- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی مادر (1368)
- آثار مرتبط مادر (1368)
آثار مرتبط فیلم مادر | منظوم
کارگردان: علی حاتمی
"حبیب آقا ظروفچی" کاسب با ایمان و خوشنامی است که در چهل و چندسالگی هنوز ازدواج نکرده و با مادر و برادر ناتنیاش "مجید" زندگی میکند، مجید که عقل درستی ندارد در مغازه برادرش کار میکند و ظرفهای کرایه را به مجالس عزا و میهمانی میبرد. وی عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاس خانه دیده است. حال مجید منقلب میشود و رفتاری ناهنجار از خود نشان میدهد. حبی آقا او را به امید شفا گرفتن به امامزاده داوود میبرد. چندی بعد مجید دوباره عاشق یک بلیط فروش سینما میشود و دیگر به خانه برنمیگردد. حبیب آق...
کارگردان: بهروز افخمی
زن و شوهر جوانی برای گذراندن ماه عسل راهی شمال هستند. در طول راه با یادآوری خاطرات گذشته، حقایق تلخی در مورد چگونگی آشنایی و ازدواج آنها آشکار میشود تا اینکه کارشان به مشاجره میکشد. در این میان تصادفی روی میدهد و مرد از صحنهی تصادف میگریزد...
کارگردان: رحمان رضایی
«بهرام پرتوی» در عین ناباوری حکم بازنشستگیاش را دریافت میکند. او که مرد فعالی بوده، روحیهی بدی پیدا میکند. با توجه همسرش، در صدد کسب حرفهای جدید برمیآید تا ضمن کمک به بودجهی خانواده، سلامت روانش را نیز باز یابد. اما کارهای مختلفی که در نمایشگاه اتومبیل «پرویز» (برادر زنش) و یک شرکت ساختمانی به دست میآورد، چون بر پایهی تقلب و ریاست است، باب میل او نیست. زندگی خانوادگی «پرتوی» به همین جهت تا سقوط کامل پیش میرود... تا اینکه یک دوست قدیمی، سرانجام به او شغلی پیشنهاد میکند که با روحیهی او...
کارگردان: واروژ کریممسیحی
قصه در سالهای پیش از جنگ دوم جهانی در تهران میگذرد. داستان خواهر و برادری از خاندان قدیمی که مشترکاً توطئهای را بر اساس نمایشنامهای که برادر نوشته است طراحی میکنند. توطئه علیه زن برادرشان است که میراث خاندان را به ارث برده است...
کارگردان: مجید قاریزاده
«احمد» بعد از سالها دوری از وطن و خسته از زندگی در خارج از کشور، به زادگاهش برمیگردد و مشتاقانه به دیدار تنها فرزندش «علی» میشتابد... «پروانه» همسر سابق «احمد» با مرد نااهلی به نام «کریم» ازدواج کرده و در کارخانهای برای گذراندن زندگی مشغول کار است. «احمد» به دیدار «پروانه» میرود تا بتواند «علی» را ببیند و «پروانه» به تصور اینکه «احمد» قصد دارد فرزندش را از او جدا کند، با این امر مخالفت میکند. «کریم» از این فرصت بهرهبرداری کرده و سعی میکند با گرفتن پول، پدر و پسر را به هم برساند...
کارگردان: علی حاتمی
کبوتر "طوقی" بربام خانهای مینشیند که در آن "سید مرتضی" با مادر نابینایش زندگی میکند.مادر سید مرتضی عقیده دارد که طوقی برای خانوادهی آنها بدیمن است.به دنبال این ماجرا سید مرتضی کبوتر را به معشوقهاش میسپارد و خود عازم شیراز میشود که دختری را برای دائیاش خواستگاری کند، اما خود عاشق دختر شده و با او پنهانی ازدواج میکند.دائی که گمان میکند که سید مرتضی به او خیانت کرده، کمر به قتل او میبندد و زمانی به حقیقت میرسد که همسر سید مرتضی و خودش یکی بعد از دیگری کشته میشوند.
کارگردان: سیروس کاشانینژاد
نوجوانی روستایی به نام محمد حسین، به جبهه میرود. او ماجراهایی را که روزهای پیش از انقلاب در روستا از سر گذرانده است تعریف میکند. محمد حسین پس از اطلاع از کشته شدن هم ولایتیاش، حاج ولی، به خط مقدم میشتابد، گروهی از سربازان دشمن را میکشد و یک تانک دشمن را نیز منهدم میکند.
کارگردان: مسعود کیمیایی
رضا توسط دوست دورهی جوانیاش صادق خان به تهران دعوت میشود. بیست سال پیش، رضا سه روز قبل از عروسی با طلعت به زندان افتاده و پس از آزادی در شوشتر مانده است. رضا پس از ورود به تهران به دست چند مرد زخمی میشود و خود را به محل کار طلعت در یک خیاط خانه میرساند، و طلعت و دخترش نگین را ملاقات میکند...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
«عادل» از نوجوانی به همراه «آفاق» از طریق سرقتهای کوچک زندگی میکند و با ورود «نرگس» ارتباط در حال گسستن آندو سستتر میشود. تا اینکه...
کارگردان: مجتبی راعی
«معصومه» زنی است نویسنده که قصد دارد قصهی زندگی مادرش را از دیدگاه خود به رشتهی تحریر درآورد. اما در زندگی روزمرهاش مسایلی پیش میآید که در نگارش آن به تناقض میرسد. او درمییابد که همسرش «خسرو» با زنی مطلقه رابطهی پنهانی دارد. او همزمان با نگارش زندگی مادرش در دوران کشف حجاب و خواستگارانش درمییابد که یکی از خواستگاران قدیمیاش به نام «فرهاد» موجب آشنایی «خسرو» با زن مطلقه بوده است تا شاید به این ترتیب «معصومه» از شوهرش طلاق بگیرد و «فرهاد» بتواند به او دست پیدا کند. «خسرو» این نظر «معصومه»...
کارگردان: مسعود جعفریجوزانی
در گیر و دار اشغال ایران توسط متفقین، دکتر «راستان» به منظور مداوای شوهرخواهر ارتشی خود راهی ایل قشقایی میشود. او با کمک یک مرد بیابانی به نام «فردوس» و سرکردهی یک طایفه به نام «امیرهوشنگ»، به بهشت گمشده میرود و با لمس کردن قلب زمین، به بینشی عرفانی میرسد. در بازگشت به شیراز، «علی» برادر کوچکتر دکتر، سرکردهی شهر را به قتل میرساند و همراه دکتر به ایل میگریزد. اما از ایل جز بهشتی سوخته، مردمی بیمار و دلهای شکسته، نمانده است. دکتر به مداوای بیماران میپردازد و «علی» سودای حمله به «قباد یاغی...
کارگردان: کیانوش عیاری
به مسئولین یک شهر کوچک در حاشیهی کویر اطلاع داده میشود که در آیندهی نزدیک یکی از مقامات بلند پایهی درباری از شهر آنها بازدید خواهد کرد. مسئولین برای استقبال از مقام مزبور، دست به کار شده، میکوشند از تمام امکانات شهر در برگزاری مراسم استقبال استفاده کنند. از سویی دیگر یک ورزشکار جوان از اهالی این شهر که در مسابقات آسیایی مدال طلا کسب کرده است، به شهر بازمیگردد و مورد استقبال پرشور مردم قرار میگیرد. وقتی مسئولین از علاقهی مردم به ورزشکار جوان مطلع میشوند، تصمیم میگیرند از محبوبیت او برا...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
این فیلم بازگوکنندهی زندگی انسانهایی است که با خیال ثروت هنگفت و رویای زندگی بهتر به تهران رومیآورند و به دلیل ناآشنا بودن با مشکلات زندگی شهری، در گرداب آن غرق میشوند. «نصرالله»، شخصیت اصلی فیلم با این مشکلات به مقابله برمیخیزد و در این راه از ارزشها و اصالت شخصیاش کمک میگیرد.
کارگردان: محمدرضا اعلامی
دکتر «منوچهر متین» که در زمان دانشجویی درگیر مسائل سیاسی بوده، اینک پس از شکست در زندگی سیاسی و خانوادگی، در تنهایی به سر میبرد.همسرش او را رها کرده و پسرش با بیماری دست به گریبان است. وی با یکی از شاگردانش به نام «افسانه» که نمونهی خوبی و ایثار است آشنا میشود و به او محبتی برادرانه پیدا میکند. اما دختر نامزدی دارد که این رابطه را درک نمیکند و با دکتر «متین» به ستیز میپردازد. دکتر «متین» که در وجود پرخاشگر نامزد «افسانه» جوانی خود را میبیند، سعی در راهنمایی و آگاه ساختن او میکند. اما حاد...
کارگردان: بهرام بیضایی
خانهای را برای عروسی آماده میکنند. خبر میرسد که چند تن از بستگان عروس در حادثهای کشته شدهاند. پس از مدتی تردید در پذیرش خبر، سرانجام فاجعه تأیید میشود. آیین سوگواری برپا میشود، بی آنکه کسی به سرنوشت زوج جوان بیاندیشد...
کارگردان: سیروس الوند
دکتر «پرتو تابان»، قصهنویس و استاد ادبیات، زنی مشهور و موفق است. او به دلیل وجود عارضهای مغزی، به بیمارستان منتقل و عمل میشود. «پرتو» بعد از عمل به تدریج دچار پریشانی روحی میشود و هویت خود را فراموش میکند. اطرافیانش را نمیشناسد و خود را «ساغر» میپندارد. در چنین شرایطی، همسرش «رضا سیاح» و یک دوست، «حمید مشتاق» که پزشک جراح است برای شناخت شخصیت خیالی «ساغر»، به کمک «پرتو» برمیآیند...
کارگردان: خسرو ملکان
یک مزاحم تلفنی با خبری دروغ سبب میشود تا «اعظم» که نگران سلامت پسرش «رضا» (دانشجوی رشته پزشکی در شمال کشور) است راهی جاده شمال شود. ساعتی بعد «رضا» به خانهاش میرسد و وقتی موتجه امر میگردد با موتور به جستجوی مادرش میرود. «اعظم» در پاسگاه پلیس راه وقتی مطمئن میشود تصادفی گزارش نشده، خوشحال به منزل برمیگردد و در منزل به انتظار دیدار پسرش بیدار میماند. ساعاتی بعد افسر پلیس خبر تأسف آور تصادف پسرش را اطلاع میدهد. رضا در بیمارستان بستری میشود و «اعظم» در جستجوی شناسایی مزاحم تلفنی برآمده و ا...
کارگردان: مجید قاریزاده
«سحر» دختر هفت ساله «جواد» و «عاطفه» معلول جسمی است و به اتفاق پدر و مادرش در آپارتمانی اجارهای در شهرک اکباتان زندگی میکند. «عاطفه» مادر «سحر» در تلاش است با عمل جراحی دخترش بهود یابد. جواد کارمندی ساده است که به خاطر هزینههای فراوان و سنگین زندگی با مشکلات اقتصادی درگیر است و در این میان باید مخارج معالجه «سحر» را نیز تأمین کند.از سوی دیگر «رضا» کارگردان تئاتر، در تکاپوی اجرای نمایشی برای کودکان است و از «جواد» -پدر سحر- که بازیگری قدیمی است برای همکاری دعوت میکند. تلفیق زندگی و تئاتر و دن...
کارگردان: پوران درخشنده
دکتر «شکیبه موید» که پزشک متخصص زنان در امر نازایی است، خود پس از ده ساال زندگی مشترک با همسرش به لحاظ اینکه نمیتواند صاحب فرزند شود، ناچارا از او که شدیدا مایلست فرزندی داشته باشد، جدا میشود. «شکیبه» و شوهرش حتی دختر خوانده شان را نیز به محل سابقش بر میگردانند. گذشت ایام باز هم آن دو را کنار هم قرار میدهد و هر دو میپذیرند که با فرزند خواندهشان کانون خانواده را شکل دهند.
کارگردان: سید داود میرباقری
«عباس خاکپور» به قصد سفر به آمریکا به ترکیه میرود تا ویزای آمریکا را بگیرد. او چهاربار و با قیافههای مختلف به سفارت آمریکا مراجعه میکند، اما موفق به اخذ ویزا نمیشود. پس از مدتی او در دام چند ایرانی، «جواد» و رئیسش «اسی» میافتد که در هتلی در استامبول، با مشارکت مدیر آن معروف به «چرچیل»، دفتری ایجاد و به کلاهبرداری مشغول است. به پیشنهاد «اسی»، «عباس» خود را در کسوت زنی درآورده و نام خود را «درنا» میگذارد تا بتواند ویزای ورود به آمریکا را به دست آورد. اما آشنایی و علاقهاش به زنی به نام «دنیا...
کارگردان: مسعود کیمیایی
گروهبان پس از هشت سال به زادگاهش برمیگردد در حالیکه تصور همه بر این بوده است که او دیگر مراجعت نخواهد کرد. «گلبخت» زن روسیاش و پسرش «بهمن» در تعویض روغنی برادر گروهبان کار میکنند. «گلبخت» قرار است با مادرش در بازگشایی مرزهای ایران و شوروی به زادگاهش آذربایجان شوروی بازگردد. گروهبان قبل از عزیمت به جنگ، زمینی را در جنگل با قولنامه خریده است. بعد از هشت سال –پس از بازگشتش- زمین دهها برابر گرانتر شده است. اما سند زمین به اسم گروهبان نشده و فروشنده حاضر نیست زمین را به قیمت گذشته به اسم گروهب...
کارگردان: شاپور قریب
دخالتهای بیمورد خانوادهگی در زندگی زن و مردی، سرانجام باعث جدائی زن از مرد میگردد و این زمانی است که مرد کارش را نیز از دست داده است. از آن پس مرد باید عهدهدار نگهداری دو کودک خود نیز باشد. بزودی زن از اقدام عجولانه خود پشیمان میشود و با وساطت و اقدامات نوع دوستانه همسایه، زن و مرد زندگی تازهای را آغاز میکنند با این تحریک که از آن پس اجازه دخالت بیمورد را به دیگران ندهند.
کارگردان: داریوش مهرجویی
حمید هامون که با همسرش مهشید دائم کشمکش دارد زندگی کابوس گونهی خود را مرور میکند. او که مشغول نوشتن رسالهاش دربارهی عشق و ایمان است در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی میگردد. خانه و کاشانه را ترک میکند و دست به اعمال دیوانهواری میزند. او در حالتی پریشان، در پی شکایتهایش، خود را به امواج دریا میسپارد، اما عابدینی او را نجات میدهد.
کارگردان: خسرو ملکان
طوبی و همسرش که قاچاقچی مواد مخدر است، از جنوب کشور به تهران می آیند. او که ناخواسته در دام اعمال غیر قانونی همسرش گرفتار شده، در جابجایی مقداری مواد مخدر به هفت سال زندان محکوم می شود. مرد که در غیاب طوبی قادر به اداره ی زندگی نیست، دختر سه ماهه شان غزل را به یک نقاش می فروشد. پس از پایان محکومیت، طوبی همه جا را بدنبال همسر و دخترش زیر پا می گذارد. او با تلاش فراوان، شوهرش را در زیرزمین ساختمانی می یابد و سراغ بچه اش را می گیرد. مرد، ناگزیر به او می گوید که غزل سالها قبل درگذشته است. طوبی خشمگی...
کارگردان: مهدی فخیمزاده
دونفر با سوء استفاده از شرایط خاصی که جامعه در بعد از انقلاب داشت، شروع به مالاندوزی میکنند و در نهایت وقتی به هدف خود میرسند رو در روی هم قرار میگیرند و قصد نابودی یکدیگر را دارند. در این مرحله با مرگ روبرو میشوند که چهرهی خود را به آنها نشان میدهد. حال زندگی به گونهای دیگر جلوهگر میشود و هر یک به چارهجویی برمیخیزند. این فیلم سعی دارد در قالبی طنزآلود، نحوهی برخورد دو آدم سودجو را در مقابل با مرگ بررسی کند.
کارگردان: رسول صدرعاملی
«مجید»، جوان 26ساله، با پدر خود حاج نصرت، به خاطر بعضی مسائل خانوادگی درگیری خصمانهای دارد. «مجید» او را بازدارندهی هر نوع موفقیت و عامل اصلی تباهشدنش در زندگی میداند و برای تلافی قصد دارد از او انتقام بگیرد، اما از او میترسد. «مجید» به قصد تسویهحساب خصوصی و خانوادگی تصمیم میگیرد، برادر 10سالهی خود را که مورد توجه و علاقهی زیاد حاج نصرت است، بدزدد و موفق به این کار میشود... قصهی فیلم که بر اساس یک ماجرای واقعی نوشته شده بر پایهی عشق و نفرت بنا شده و روایت برخورد پدر و پسر است.
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
نوجوانی پس از مرگ پدر تصمیم میگیرد سرپرستی خانوادهاش را به عهده بگیرد. به همین منظور در چاپخانهای مشغول به کار میشود. در آنجا رقیبی دارد که کشمکشهایش با او زمینهی بلوغ فکری و روحیاش را فراهم میآورد.
کارگردان: علی روئینتن
این فیلم داستان دختر یکی از کشتهشدگان نظامی زمان جنگ ایران و عراق است که بعد از سالها به وصیت پدرش به سراغ فرمانده و همرزم وی میرود.
کارگردان: حسن محمدزاده
«خسرو دهقان» مهندس جوان و کارآمد طرح عظیم جادهای است که قرار شده از میان دریاچهی ارومیه بگذرد. اما او با مشکلاتی روبروست که احتمال توقف طرح را ممکن است پیش آورد. «خسرو» در جهت پیشبرد کارش از یاری همسرش که آرشیتکتور معماری سنتی است سود میبرد. اما ناگهان همسرش به دلایلی گذشتهاش را فراموش میکند. بدین ترتیب مهندس هم در کار و هم در زندگیاش دچار مشکل میشود. «خسرو» در عین ناامیدی دست به دامان پزشک روانشناس سالخوردهی محلی میشود که زمانی استادش در دانشگاه بوده است. دکتر با تجربه، کاری میکند که ...
کارگردان: کامران قدکچیان
رحمان مهاجر شهرستانی، در تهران با فریدون که کارش قاچاق فیلم های ویدیوئی است آشنا می شود فریدون که ناراحتی قلبی دارد، از اشتیاق رحمان برای جستجوی شغلی مناسب و همچنین از سادگی اش سوء استفاده می کند. رحمان که همه صداقت و آبرویش را از دست داده، بازیابی خود را در گرو یک حرکت می بیند و به همراه فریدون با مرکزیت قاچاق نوارها درگیر و سبب شناسایی آن ها به مأمورین و گرفتاری شان می شود. فریدون در جریان این درگیری براثر حمله قلبی درمی گذرد و رحمان سرخورده به زادگاهش باز می گردد.
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
یک مجروح شیمیایی برای معالجه به آلمان اعزام میشود. در آنجا خواهر خود را که سالهای پیش از ایران رفته و ساکن آلمان شده است، ملاقات میکند...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
ایلیا، نوجوانی که علاقهمند به فراگیری هنر نقاشی است از شهر خود به تهران میآید تا در هنرستان نقاشی مشغول تحصیل شود. او ضمن مواجهه با پیچیدگی و سختیهای زندگی در تهران و همینطور شرایطی که نقاشان دارند، پی میبرد که برای موفقیت در این کار باید تجربههای زیادی کسب کند و شناخت عمیقتری از جامعه داشته باشد.
کارگردان: خسرو شجاعی
«علی» و «مرجان» دو دانشجو هستند که قرار است با یکدیگر ازدواج کنند. «مرجان» ناگهان پی میبرد که در آستانهی مرگ قرار دارد. پذیرفتن این واقعیت آن هم در آغاز یک زندگی جدید برای او سخت و دشوار است. در نهایت «مرجان» با اهدای چشمان خود به یک دختر نابینا و کلیههایش به بیماران نیازمند، خود را برای پذیرش واقعیت آماده میسازد.
کارگردان: اصغر هاشمی
خانم دکتر «رادمنش» جراح زنان و «فاضل مینایی» رانندهی کامیون، پس از دستگیر شدن بچههایشان، بالاجبار در کنار یکدیگر قرار میگیرند. خانم دکتر برای اولین بار در زندگی مجبور است رفتار و گفتار مردی را تحمل کند که هیچگونه آشنایی با فرهنگ او ندارد. «فاضل» چون فکر میکند پسر خانم دکتر موجب گرفتاری بچهاش شده است، رفتار خصمانهای با او پیش میگیرد. این رابطه در طول داستان به دوستی و همدلی تبدیل میشود. آنها سرانجام پی میبرند که در تربیت بچههایشان غفلت کردهاند...
کارگردان: سیروس مقدم
دکتر امیر راستین پس از هشت سال اسارت به کشور بازمیگردد و در پی یافتن همسرش برمیآید؛ اما او در غیبت دکتر دچار بیماری روانی شده است. آنها پس از بازیافتن یکدیگر میکوشند زندگی مشترک خود را از سر بگیرند.
کارگردان: مهدی صباغزاده
در سالهای 1320 تا 1330 مهاجران بسیاری برای کار در کمپانی نفت جنوب راهی آن منطقه میشوند. «کرامت» و «طلعت» نیز به امید زندگی بهتر روانهی جنوب میشوند. اما «طلعت» به بیماری جزام مبتلا میشود و «کرامت» اجباراً در حاشیهی شهر قهوهخانهای دایر میکند. مأموران ادارهی بهداشت و راهزنان بومی لحظهای آن دو را آسوده نمیگذارند. یک دختر مهاجر به نام «منظر» ناخواسته در پی مرگ پدر و مادرش، مقیم قهوهخانه و همدم آن دو میشود. «طلعت» حامله است و «کرامت» بیاعتنا به مصلحتاندیشیهای دوستش «موسی»، همچنان در م...
کارگردان: احمد نیکآذر
"رحمان" صاحب دو فرزند به اسامی "سیفالله" و "حجت" است. حجت از روستا به شهر میرود و در کارخانهای مشغول کار میشود. سیفالله دائماٌ در فکر رفتن به شهر نزد حجت است. رحمان با پدر پیر و افلیجش در روستا به زندگی فقیرانهاش ادامه میدهد (بابا حمزه_ پدر رحمان_ از معالجه پاهایش در شهر ناامید و مجدداٌ به روستا بازگشته است) بابا حمزه دائماٌ رحمان را تشویق به کاشت زمین میکند. رحمان به لحاظ بدهکاریهایش به "اسکندری" صاحب گاوداری روستا، نمیتواند خواسته باباحمزه را عملی کند و ناچار از کار کردن در گاوداری ا...
کارگردان: ناصر تقوایی
"ناخدا خورشید" ناخدای یک لنج بارکش در سواحل جنوب خلیج فارس است که در بندر لنگه اقامت دارد. بعد از ترور نخستوزیر در سال 1341، ناخدا گروهی را به سواحل جنوبی خلیج فارس میبرد. یک دلال در این ماجرا مداخله میکند و یک گروه تبعبدی که افراد شروری هستند بعد از کشتن یکی از فروشندگان مروارید قصد فرار از بندرلنگه را دارند و ناخدا را راضی به انتقال آنها به خارج از کشور میکنند. در موقع انتقال آنها بین این افراد فراری و ناخدا و دستیارانش برخوردهائی ایجاد میشود. فراریها کشته میشوند و ناخدا و لنج درحالیکه ...
کارگردان: عباس کیارستمی
پسربچهای هنگام انجام تکالیف شب متوجه میشود دفتر همکلاس خود را اشتباهاٌ برداشته و با خود به خانه آورده است. در حالیکه معلم تاکید کرده است دانشآموزان بایستی تکالیف خود را در دفتر مخصوص تکالیف شب انجام دهد. خانه همکلاس در قریه مجاور قرار دارد. راه دور است و دشوار ولی پسربچه خود را ملزم میداند هر طوری شده دفتر را به دوستش برساند.
کارگردان: حمید نعمتالله
داستان دختری که خانوادهای فقیر دارد، از خانه گریخته و همراه با دوستانش خانهای اجاره کرده، که اجاره آن را نپرداخته و صاحبخانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهانگیر که در یک بوتیک کار میکند، به بهانه دادن شلوار مورد علاقه اتی به او، سعی می کند که به او کمک کند...