به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 5
رضا توسط دوست دورهی جوانیاش صادق خان به تهران دعوت میشود. بیست سال پیش، رضا سه روز قبل از عروسی با طلعت به زندان افتاده و پس از آزادی در شوشتر مانده است. رضا پس از ورود به تهران به دست چند مرد زخمی میشود و خود را به محل کار طلعت در یک خیاط خانه میرساند، و طلعت و دخترش نگین را ملاقات میکند...
کارگردان: رحیم رحیمیپور
رای کاربر: 5
قرارگاهی در جنوب، مورد حمله هوایی دشمن قرار می گیرد، از جمله مجروحان عبدالعلی صفری (یک بسیجی داوطلب از بهشهر) است. وقتی که قرار است مورد عمل جراحی قرار گیرد، متوجه بزرگی بیش از حد ترکش درون پای صفری و نهایتاً کشف این امر که ترکش مورد اشاره یک بمب خوشه ای است، می شوند. ادامه داستان ماجرای التهاب، ترد...
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
رای کاربر: 5
نوجوانی پس از مرگ پدر تصمیم میگیرد سرپرستی خانوادهاش را به عهده بگیرد. به همین منظور در چاپخانهای مشغول به کار میشود. در آنجا رقیبی دارد که کشمکشهایش با او زمینهی بلوغ فکری و روحیاش را فراهم میآورد.
کارگردان: مجید جوانمرد
رای کاربر: 5
معرکهگیری ورشکسته در یک آبادی دورافتاده در مقابل واگذاری باارزشترین موجودی زندگیاش-گردنبند طلای همسرش- به مردی ژندهپوش و عجیب، یک مار کبری کمنظیر به دست میآورد. مار کبری به وسیلهی مردی ژندهپوش به سرقت میرود و معرکهگیر که با اعتراض اهالی-به تصور فرار مار- روبروست، از آبادی اخراج میشود. وی ...
کارگردان: رسول صدرعاملی
رای کاربر: 5
«مجید»، جوان 26ساله، با پدر خود حاج نصرت، به خاطر بعضی مسائل خانوادگی درگیری خصمانهای دارد. «مجید» او را بازدارندهی هر نوع موفقیت و عامل اصلی تباهشدنش در زندگی میداند و برای تلافی قصد دارد از او انتقام بگیرد، اما از او میترسد. «مجید» به قصد تسویهحساب خصوصی و خانوادگی تصمیم میگیرد، برادر 10سال...
کارگردان: علی قویتن
رای کاربر: 5
«قدیر» پسر جوانی است که از اوایل جنگ تحمیلی به همراه بازماندگان خانواده، پدر، برادر کوچکتر و دخترعمویش ساکن تهران شده و در بنگاه معاملات ملکی «خانبیگی» کار میکند. «خانبیگی» زمینهای جنوب را با قیمت ناچیزی از مهاجرین میخرد. «قدیر» که آرزوی خرید خانهای در تهران و ازدواج با دخترعمویش را دارد، سران...
کارگردان: مهدی فخیمزاده
رای کاربر: 5
«رحمان» با پولی که به بهانهی تهیهی مسکن از مردم به دست آورده، میگریزد و در مسافرخانهای پناه میگیرد که توسط دو دوست، «غلام» و «عبدالله» اداره میشود. طی حادثهای، ظاهراً «رحمان» به قتل میرسد. مضنونین اصلی در این حادثه «غلام» و «عبدالله» هستند. اما آن دو که گناهی مرتکب نشدهاند، ناچار میگریزند....
کارگردان: اکبر خواجویی
رای کاربر: 5
بین سالهای 41 و 45 «مهاراجه راجو» یک سیرکباز ورشکسته، برای ادامهی بقای حیوانات باقیماندهی سیرک و خانوادهاش، مجبور میشود در یکی از شهرهای کوچک ایران نمایشی برپا کند. نمایش با موفقیت روبرو نمیشود. همکارانش او را ترک میکنند. «مهاراجه راجو» که تحت فشار طلبکاران قرار گرفته و همینطور به خاطر پنهان...
کارگردان: حسین فردرو
رای کاربر: 5
«علیاکبر» روستایی سادهدل برای اولینبار یک جفت دندادن مصنوعی را از شهر به ده دورافتادهی خود وارد میکند. مردان ده که اکثراً از نداشتن دندان و یا پوسیدگی آن رنج میبرند، با علاقه و تمایل بسیاری برای به دست آوردن دندان مصنوعی او تلاش میکنند. در این میان «زینال» باجناق «علیاکبر» که از مشارکتهای م...