منظوم | مرجع سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران

ستاره داده شده (151) دنبال شده (1)

7.5

شبی که ماه کامل شد

(1397)

کارگردان: نرگس آبیار

رای کاربر: 8

رای شما:

0/10

روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی می‌شود و این در حالیست که دختر به دلایلی مجبور به مهاجرت از ایران است. در این مسیر، برادرش با او همراه می‌شود اما در میانه راه، اتفاقاتی برای آن‌ها رقم می‌خورد.

7.9

سرخ پوست

(1396)

کارگردان: نیما جاویدی

رای کاربر: 10

رای شما:

0/10

زندانی قدیمی در جنوب ایران به 1347 خلاصه داستان: سال دلیل مجاورت با فرودگاه تازه تاسیس شهر در حال تخلیه است. رئیس زندان سرگرد نعمت جاهد به همراه مامورانش مشغول انتقال زندانیان به زندان جدید هستند تا اینکه...

6.8

خجالت نکش

(1396)

کارگردان: رضا مقصودی

رای کاربر: 4

رای شما:

0/10

داستان زندگی زن و شوهری را روایت می‌کند که با داشتن عروس، داماد و نوه، در سن میانسالی بچه‌دار می‌شوند. این اتفاق آن هم در روستایی کوچک که هیچ چیز از دید اهالی پنهان نمی‌ماند، زن و شوهر را دچار اتفاقاتی کمیک و بامزه می‌کند. اتفاقاتی که در نهایت باعث جدال این دو با یکدیگر می‌شود و…

امیر

(1396)

کارگردان: نیما اقلیما

رای کاربر: 3

رای شما:

0/10

یکی با کار، یکی با پول، یکی با زندگی، یکی هم با سیگار. همه خودشونو می‌کشن. فقط راه هاشون فرق می‌کنه.

5.2

ماهورا

(1395)

کارگردان: حمید زرگرنژاد

رای کاربر: 6

رای شما:

0/10

در روستایی مرزی زیباترین دختر به عنوان عروس هور انتخاب می شود تا یک روز در هفته خود را به آب بسپارد و هور بارور شده و قهرش نگیرد، امین معروف به سمور قاچاقچی ایرانی، عروس هور به نام ماهور را می دزد.

4.8

یک کیلو و بیست و یک گرم

(1395)

کارگردان: رحیم طوفان

رای کاربر: 6

رای شما:

0/10

سه قشر از طبقه فرهنگی را کارشناسی و روایت می کند.

7.3

تنگه ابوقریب

(1396)

کارگردان: بهرام توکلی

رای کاربر: 5

رای شما:

0/10

گاهی در زندگی در موقعیت‌هایی قرارمیگیری که بالاتر از اهمیت مرگ و زندگی شخصی است. گاهی مرگ و‌ زندگی یک کشور در گرو تصمیم توست. از میدان ندا می‌آید، هرکس بترسد زودتر می‌میرد... حال ببینیم چطور غیرت بر قدرت نظامی چیره می‌شود.

دارکوب

(1396)

کارگردان: بهروز شعیبی

رای کاربر: 7

رای شما:

0/10

هیچ چیز سخت‌تر از اون نیست که ببینی عزیزت تصمیم گرفته تنها باشه. تو از دیدنش، از شنیدن صداش لذت می‌بری اما اون درها رو بسته و تنهایی رو جای تو انتخاب کرده… هیچ چیز سخت‌تر از اون نیست که ببینی تنها شدی. عزیزانت رو می‌بینی و دوستشون داری ولی همه تو رو انکار می‌کنن. درها رو به روت بستن و تو تنها شدی. ت...