لیست "دخترانههای سینمای ایران"
کارگردان: رسول صدرعاملی
فیلم من ترانه 15 سال دارم ،ترانه دانش آموز پانزده ساله ای است که مادرش فوت کرده و پدرش در زندان است و با مادربزرگش زندگی می کند. روزی امیر به ترانه اظهار عشق می کند و تصمیم به ازدواج با او می گیرد و چون هر دو محصل هستند قرار بر صیغه ی محرمیت می شود تا بعد ازدواج دائم صورت گیرد. بعد از مدتی ترانه متوجه می شود که امیر با چند دختر ارتباط غیر اخلاقی دارد و با این وضع تصمیم به جدایی می گیرد. ترانه و امیر از هم جدا می شوند و امیر به آلمان می رود، اما پس از مدتی ترانه می فهمد که باردار است…..
کارگردان: پوران درخشنده
شیرین هشتساله، مورد آزار جنسی مردی از نزدیکان قرار میگیرد. آنچه این زخم را عمیقتر میکند و واقعه را به فاجعه ختم میسازد، این است که دخترک هیچکس را نمییابد تا دردش را با او در میان بگذارد و حرفش را باور کنند. از سوی دیگر، عروسی که خود تجربهای مشابه در کودکی دارد مرتکب قتلی شده است.
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
آقای عزیزی که سرپرست بخش تعمیرات و نگهداری پالایشگاه آبادان است برای مراسم خواستگاری دخترش آماده میشود و ستاره دختر دیگرش در همان روز قصد سفر به تهران برای شرکت در جشن خداحافظی یکی از دوستان همدانشگاهیاش را دارد. پدرش به دلایلی به این سفر مشکوک است و این آغاز ماجراست...
کارگردان: رسول صدرعاملی
آیدین و تدائی که در پارک با هم آشنا شده بودند در حین گردش در پارک توسط مأمورین نیروی انتظامی متوقف شده و به کلانتری برده میشوند. با تشکیل پرونده و تا برگشت آن از دادسرا آیدین در کلانتری مانده و تدائی نیز برای تحقیقات به پزشکی قانونی منتقل میشود و...
کارگردان: قاسم جعفری
داستان سرگشتگی و روزمرگی سه دختر نوجوان و در آستانه بلوغ به نام های یاسی، مانلی و شوکا را تصویر می کند.
کارگردان: کیومرث پوراحمد
«نسرین» و «نرگس» مثل سیبی هستند که از وسط نصف کرده باشند. سالها پیش پدر و مادرشان آنها را از یکدیگر جدا کردهاند، اما آنها از روی یک اتفاق همدیگر را پیدا کرده و پنهانی جایشان را عوض میکنند. حالا «نسرین» در خانهی پدر به جای «نرگس» زندگی میکند و در تنهایی برای عکس خواهرش آواز میخواند: نیمهی گمشدهی من، حرفای نشنیدهی من و...
کارگردان: تهمینه میلانی
چهار زن زندانی خشن، در زندان نقشهای میکشند که پس از آزاد شدن اجرایش کنند. آن ها آزاد میشوند و پس از اجاره خانهای، مردان را از خیابان به وسیله تغییر قیافه دادن به صورت یک فاحشه به همان خانه می کشانند، آن ها را به یک صندلی می بندند ، مورد ضرب و شتم قرار می دهند و پولشان را به سرقت میبرند.
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
احترام پیرزن متمولی است که همراه با نوه اش رضا که والدینش در خارج از ایران زندگی میکنند، در ویلایی بزرگ نزدیک متلقو زندگی میکند. احترام تعدادی ویلا در شمال دارد که آنها را اجاره میدهد و پیشکار دغلی به نام معمار دارد که با سرمایه او به ویلاسازی مشغول است. احترام خواهر بزرگتری به نام اشرف سادات دارد که ساکن تهران است و سالهاست با او قهر است و طبعاً بی خبر. یک روز اشرف سادات بدون اطلاع قبلی نزد احترام میآید. او در واقع به شمال آمده تا نوه اش مریم را که به شیشه معتاد است و از خانه فرار کرده، پی...
کارگردان: سهیل بیرقی
داستان یک زن خلافکار حرفهای به نام آذر است که با وجود همه هشدارهایی که آدمهایش به او میدهند و او را از کار کردن در شرایط خطرناک فعلی بر حذر میدارند، آذر با سماجت و اصراری عجیب دست از کارهای خلافش نمیکشد و هرچند میداند هر یک از مشتریهایش میتوانند پلیس باشند، باز هم به کارش ادامه میدهد...
کارگردان: نرگس آبیار
قصهی زندگی یک خانواده یزدی بین سالهای 57 تا 62 است. روایتی از زندگی چهار کودک با نامهای بهار، نادر، کمال و مریم که همراه پدرشان غفور و مادربزرگ در دهه 50 خورشیدی نفس میکشند! دنیای این کودکان دنیایی است پر از رویاهای زیبای کودکانه که قرار است رنگ حقیقت به خود بگیرد...
کارگردان: پرویز شهبازی
داستان دختر و پسری است که در تهران گردیهای خود با مردی برخورد میکنند که مشکلی دارد. آنها سعی میکنند راهحلی برای این مشکل پیدا کنند...
کارگردان: ایرج قادری
جلسهٔ خانمها در تعاونی مستقل بانوان تشکیل شده و شقایق مدیرعامل این تعاونی برای ساخت یک مجتمع پزشکی تخصصی کودکان احتیاج به پول بیشتری پیدا میکند. همسر شقایق، سیاوش، امتحان دوره تخصصی دکترا را در پیش دارد، اما شقایق کارهای خانه را بر عهده او میگذارد. سیاوش اعتراض میکند، اما شقایق فکر میکند که سیاوش نمیخواهد او در کار بیرون رشد کند. اختلاف بالا گرفته و شقایق با قهر به خانهٔ پدر میرود.