به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: نیما جاویدی
رای کاربر: 10
زندانی قدیمی در جنوب ایران به 1347 خلاصه داستان: سال دلیل مجاورت با فرودگاه تازه تاسیس شهر در حال تخلیه است. رئیس زندان سرگرد نعمت جاهد به همراه مامورانش مشغول انتقال زندانیان به زندان جدید هستند تا اینکه...
کارگردان: احمد معظمی
رای کاربر: 10
«حریم شخصی» فیلمی است با مضمون مشکلات و معضلات فضای مجازی در رابطه با جوانان که «اینجا امن نیست...» به عنوان شعار این فیلم انتخاب شده است.
کارگردان: فریدون جیرانی
رای کاربر: 10
آشفتهگی رئالیستی و اجتماعی نیست. یک فیلم است درباره عشق و جنایت.
کارگردان: سهیل بیرقی
رای کاربر: 10
این فیلم براساس واقعیت ساخته شده و قصه زندگی «افروز اردستانی»، بازیکن تیم ملی فوتسال بانوان است که حقاش را تضییع میکنند و مانع از حضور او در فینال بازیهای آسیایی میشوند.
کارگردان: هومن سیدی
رای کاربر: 10
میگن اگه چوپان نباشه گوسفندها تلف میشن٬ یا گرگ بهشون میزنه یا از گرسنگی میمیرن٬ جون مغز ندارن. هرکی که مغز نداره به چوپان احتیاج داره٬ یه چوپان دلسوز... چوپان حکم پدر گوسفندها رو داره٬ آدم بدون پدر هیچی نیست. اون چوپانه ما همه گوسفنداشیم٬ اون به ما میگه کی بریم٬ کجا بریم٬ چیکار کنیم٬ کی بشینیم٬ کی...
کارگردان: وحید جلیلوند
رای کاربر: 10
کاوه نریمان یکی از پزشکانِ پزشکی قانونی در محل کارش با جسدی مواجه میشود که وی را پیش از این میشناخته است.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 10
در محلههای پر آشوب تهران، در پیچاپیچ خیابانها و کوچهها و در پستوی خانهها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟
کارگردان: سعید سهیلی
رای کاربر: 10
داستان سری دوم این فیلم از زمانی آغاز میشود که عباس و حسن پس از پنج سال از زندان آزاد شده و به سراغ عطا میروند. عطا در این مدت در کما بوده و به تازگی به هوش آمده و به زندگی عادی بازگشته. این سه رفیق دوباره با هم همراه شده و در پی کاری شرافتمندانه میگردند، اما پس از تلاشهای بسیار سرانجام ناچار می...
کارگردان: علی احمدزاده
رای کاربر: 10
دو دوست از یک مهمانی شبانه قصد بازگشت به خانه با ماشین خود را دارند. در مسیر راه با افراد و حوادثی روبرو میشوند که در فیلم در دو بخش "واقعی" و "فرا واقعی" به نمایش گذاشته میشوند...
کارگردان: سهیل بیرقی
رای کاربر: 10
داستان یک زن خلافکار حرفهای به نام آذر است که با وجود همه هشدارهایی که آدمهایش به او میدهند و او را از کار کردن در شرایط خطرناک فعلی بر حذر میدارند، آذر با سماجت و اصراری عجیب دست از کارهای خلافش نمیکشد و هرچند میداند هر یک از مشتریهایش میتوانند پلیس باشند، باز هم به کارش ادامه میدهد...