دیالوگ های ماندگار فیلم سینمایی اژدها وارد می‌شود! (1394)

(احسان گودرزی): خودم می‌نویسم... شونزده فروردین هزار و سیصد و چهل‌وهشت... شهرزاد عزیزم، سلام... امیدوارم حالت خوب باشه... امیدوارم حالت شبیه خنده‌هات باشه... امیدوارم خنده‌هات شبیه همون سه سالی باشه که شبانه‌روز بهشون فکر می‌کردم... این یه ریاضته واسه من... فرصت نشد... زندگی فرصت نداد که باهات خدافظی کنم؛ رو در رو... فرصت ندادند تا مثل آدم بغلت کنم... مث آدم موهات رو بزنم پشت گوشت... ماچت کنم... مث آدم بهت نگاه کنم بهت بگم شهرزاد، شهرزاد عزیزم، عشق من، خانم من، من رفتم... رفتم که برنگردم... خداحافظ
(احسان گودرزی): یه مگسو در حال پرواز کشتم... مرگ خوش یعنی این... آخرین تصویری که داره، تصویر پروازه؛ آخرین تصویری که من میبینم چی میتونه باشه!!
(کیانا تجمل): وقتایی که خواب بودم، میومدصدای نفسامو ضبط می‌کرد!...
شما بودین عاشقش نمی شدین؟!