به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: بهروز شعیبی
رای کاربر: 7
یاسمین زمانیکه شش ساله بود به آلمان (برلین)مهاجرت کرد و حالا با مرگ پدرش ناچار است پس از سی سال به ایران بازگردد.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 8
احمد خسروی، در گیر و دار زندگی شخصی پرمسئلهاش، مسئول رسیدگی به پروندهای رازآلود میشود. پروندهای که روند کشف آن با شکها و نگرانیهای احمد در میآمیزد و زندگیاش را تحت تاثیر قرار میدهد.
کارگردان: حسین نمازی
رای کاربر: 7
نادر پس از فوت ناگهانی پدرش برای تسویه حساب با بیمارستان، مخارج مراسم تدفین و همچنین حضور میهمانان و اقوام برای مراسم دفن و ختم، با مشکلات پیشبینی نشدهای دست به گریبان میشود.
کارگردان: هادی حجازیفر
رای کاربر: 10
داستان زندگی فرمانده لشگر عاشورا مهدی باکری را در شش پرده، از زمان آشنایی با همسرشان و ازدوجشان تا هنگام شهادت، روایت میکند.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 7
داستان این فیلم در سه مقطع زمانی سالها ۶۶، ۸۳ و ۹۵ روایت میشود و بر مبنای داستان واقعی تلخ و انسانی زندگی مردی رنج کشیدهی کردی به نام قادر مولان پور و خانواده اش در فاجعه بمباران شیمیایی سردشت است.
کارگردان: سعید ملکان
رای کاربر: 9
داستان این فیلم در مورد نحوه و چگونگی دستگیری عبدالمالک ریگی توسط وزارت اطلاعات ایران است.
کارگردان: پیمان قاسمخانی
رای کاربر: 1
گروهی ضد انقلابی به ریاست دکتر مدنی(فرهاد آئیش) و زیر نظر ترامپ ماموریتی به فربد(حامد کمیلی) در ایران به عنوان گروه فیلمبرداری میدهند. در آنجا پژمان جمشیدی و سام درخشانی به عنوان بازیگرهای فیلم ارتش سری انتخاب میشوند. فربد سعی در انجام عملیات دارد اما پژمان و سام تقریبا همه چیز را به هم میریزند.....
کارگردان: مهدی جعفری
رای کاربر: 10
فیلم سینمایی ۲۳ نفر، اقتباسی از خاطرات گروهی از رزمندگان نوجوان ایرانی است که در جریان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۱ به اسارت نیروهای عراقی درآمدند. این گروه کم سن و سال بین ۱۳ تا ۱۷ سال سن داشتند و خاطراتشان از دوران اسارت پیشتر در قالب کتاب «بیست و سه نفر» توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده بود.
کارگردان: همایون غنیزاده
رای کاربر: 4
تو پرورشگاه صدام میکردند مسخره باز! اما من مشت محکمی حواله صورت یکیشون کردم تا داستان رو شروع کنم.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 7
– خونهی افشین رو گشتن. خونهی خواهر منو. بهشون نگفتی من کیام؟ نگفتی چه کارایی از دست رفیقات برمیآد؟ – بوی سیگار میدی. – اینم گزارش کن.
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 8
روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی میشود و این در حالیست که دختر به دلایلی مجبور به مهاجرت از ایران است. در این مسیر، برادرش با او همراه میشود اما در میانه راه، اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد.