به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: امیر نادری
رای کاربر: 6
این داستان پسر بچهایست که زمان خشکسالی و بیآبی مفرط در یکی از مناطق جنوبی ایران به دنبال یافتن پدر و مادر خویش میرود. در شرایطی که همگی اهالی منطقه کوچ را بر نشست و نظاره کردن ترجیح دادهاند او با انگیزهای که دارد تلاش میکند باقی بماند تا شاید به مقصودش دست یابد امّا در انتها پس از آن که از یاف...
کارگردان: امیر توسل
رای کاربر: 6
جوانی پرتلاش و جویا، در جریان یک تصادف نابینا میشود، این حادثه او را دچار افسردگی، انزوا و ستیز با خود میسازد. مدت زیادی نمیگذرد که وی با توجه و آگاهی از تواناییهای خود و تلاش در جهت شکل دادن زندگیاش، متدرجا بر مشکلاتش فائق آمده و به زندگی باز میگردد.
کارگردان: احمد بخشی
رای کاربر: 6
در سالهای دههی (50-1340)، «اسمیت» در پوشش ریاست کمپانی حمل و نقل بینالمللی دریایی در بندر عباس، نفوذ و سلطهی خود را در جهات مختلف تعمیم میدهد و هیچکس را یارای انتقاد از او و مزدورانش نیست. با ارعاب و خشونت هر اعتراضی بیاثر میماند و سرانجام «جمیل» بدون واهمه در برابرشان میایستد و یاران و حام...
کارگردان: محسن مخملباف
رای کاربر: 6
حاجی که در جبهه دچار موج انفجار شده از آسایشگاه روانی مرخص می شود تا در محیطی آرام سلامت خود را بازیابد. نامزد او، مهری، دختر تاجر ثروتمندی شده است. شعبان پدر دختر با ازدواج آن دو مخالف است. حاجی با تعارض با ناگواری های محیط اطرافش دچار حمله های شدید عصبی می شود. او در یکی از روزنامه ها به عنوان عکا...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
رای کاربر: 6
گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. روزی به کنار چشمه می رود تا آب بیاورد. باد دستمال آبی او را، که یادگار مادرش است، با خود می برد. گلنار در پی دستمال به جنگل می رود و راه را گم می کند و گرفتار خاله خرسه می شود. خرس ها او را برای انجام کارهای روزانه و پختن کلوچه پیش خود نگه می دارند. پدربزرگ...