- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی جان سخت ۲ (1990)
- آثار مرتبط جان سخت ۲ (1990)
آثار مرتبط فیلم جان سخت ۲ | منظوم
کارگردان: جان مک تیرنان
سيمون (جرمي آيرنز) مردي ديوانه سرتاسر نيويرک را بمب گذاشته و با طرح معماهايي، جان مکلين (بروس ويليس) را به سوي بمب ها راهنمايي مي کند و در همين حال نقشه سرقت شمشهاي طلاي يک بانک را دارد. در اين بين زئوس(ساموئل ال جکسون) فروشنده سياهپوستي از هارلم که ناخواسته درگير ماجراشده است، با او همراه مي شود...
کارگردان: Len Wiseman
يک گروه تروريستي که اصل عملکرد آن ها بر روي اينترنت است وارد به مرکزکنترل کل شهر آمريکا شده و به نوعي تمام تلوزيون آب و برق و گاز ومخابراتآن شهر را تحت کنترل خود در مي آورد و ديگر هرگونه عکس العمل را ازديگران سلب مي کند چرا که کنترل همه چي دراختيار آنها است ! افسر پليس جانمکلين (بروس ويليس) به همراه هکر جواني (جاستين لانگ) سعي در نفوذ در اينگروه و جلوگيري از خراب کاري هاي اين گروهست ...
کارگردان: جان مک تیرنان
لس آنجلس. گروهي تروريست اداره ي مرکزي جديد التأسيس يک شرکت ژاپني (آسمان خراشي سر به فلک کشيده) را تصرف مي کنند و مهمانان شرکت کنندگان در مهماني شب سال نو را به گروگان مي گيرند. در اين جا «جان مکلين» (ويليس) پليس نيويورکي، نبردي يک تنه را عليه مهاجمان آغاز مي کند.
کارگردان: John Moore
جان مک کلین برای کمک به پسر نافرمانش جک، به روسیه سفر می کند اما متوجه می شود که جک یک مامور سی آي ای است که قصد دارد از دزدی یک اسلحه اتمی جلوگیری کند. این مسئله باعث می شود تا پسر و پدر همراه شوند تا جلوی این نیرو های زیرزمینی را بگیرند و ....
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
هند، سال 1935. بعد از اینکه باستان شناس و ماجراجوی آمریکایی «ایندیانا جونز» به هند میرسد،از او خواسته می شود تا سنگ مقدس افسانه ای را پیدا کند...
کارگردان: رابرت زمکیس
«مارتی مک فلای» که به تازگی از گذشته برگشته دوباره توسط دکتر امت به آینده فرستاده می شود تا از به زندان افتادن پسرش در آینده جلوگیری کند اما متأسفانه اوضاع خراب تر می شود.
کارگردان: رابرت زمکیس
در سال ۱۹۹۵ «مارتی مک فلای» یک نامه از دوست خود «دکتر امت براون» دریافت میکند، و محتویات نامه به مارتی کمک میکند که ماشین زمان را پیدا کند. مارتی با استفاده از ماشین زمان به غرب قدیم میرود و توجه میشود که دوستش به دست ارازل و اوباش افتاده است و ...
کارگردان: Richard Donner
لس آنجلس. دو پليس به نام هاي «مارتين ريگز» (گيبسن) و «راجر مرتو» (گلاور) موفق نمي شوند يک رابط قاچاق را دستگير کنند و به جاي تنبيه، رئيس شان آن دو را مأمور مراقبت از «ليوگتس» (پشي) مي کند؛ حسابداري که مبلغ قابل توجهي از يک کارتل مواد مخدر اختلاس کرده و مي خواهد عليه آنان شهادت بدهد.
کارگردان: جیمز کامرون
سال 2029. در بحبوحه ی جنگی هسته ای، ماشین ها و روبات ها عملا کنترل زمین را به دست گرفته اند و مشغول نابود کردن آخرین انسان های باقی مانده هستند. «نابودگر» (شوارتسنگر) موجودی ماشینی است که به سال 1984 فرستاده می شود تا زنی جوان به نام «سارا کانر» (همیلتن) را که مادر «جان»، ناجی بشریت در جدال با روبات ها خواهد بود، بکشد...
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
سال 1957. ماجراجو - باستان شناس نامدار، «دکتر هنري «اينديانا» جونز» (فورد) بار ديگر وارد عمل مي شود تا راز جمجمه هاي بلورين و ارتباط شان را با شهر گم شده ي ماياها، ال دورادو کشف کند...
کارگردان: Rowdy Herrington
«تام هاردی» (ویلیس)، پلیس جوان اداره ی آگاهی و دایره ی جنایی شهر پیتسبرگ در کنار پدرش «وینس» (ماهونی) که رئیس دایره ی جنایی است، خدمت می کند. طی یک تعقیب و گریز، تصادف شدیدی صورت می گیرد. «تام» بی هوش می شود و وقتی به هوش می آید، می فهمد پدرش کشته شده و قاتل از صحنه فرار کرده است. «تام» که مسئول شناخته شده، منتظر خدمت می شود و به نوش خواری پناه می برد. تا این که دو سال بعد معلوم می شود که قاتل «وینس» یک پلیس بوده…
کارگردان: جیمز کامرون
دو روبات با ظاهری انسانی از زمان آینده می آیند، یکی (شوارتسنگر) برای مراقبت از پسر بچه ای به نام «جان کانر» (فورلانگ) ـ که در آینده رهبری مبارزه ی انسان علیه کامپیوتر را به عهده خواهد گرفت ـ و دیگری «نابودگر تی هزار» (پاتریک) که بسیار پیشرفته تر است و می تواند به هر شکلی دربیاید...
کارگردان: George P. Cosmatos
«جان رمبو» (استالون) که به جرم راه انداختن يک جنگ چريکي عليه نيروهاي پليس شهري کوچک زنداني شده، رودرروي فرمانده قبلي اش، «سرهنگ تراتمن» (کرنا) قرار مي گيرد. به او پيشنهاد مي شود اگر مسئوليت انجام مأموري مخفيانه اي را براي کسب اطلاع درباره ي وضعيت سربازان مفقود آمريکايي در ويتنام که زنداني ويت کنگ ها هستند به عهده بگيرد، بخشيده خواهد شد...
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
چهار سال از حوادث پارک ژوراسیک در جزیره نوبلار گذشته است. جان هاموند در می یابد که در جزیره سورنا واقع در نزدیکی جزیره نوبلار تعدادی زیادی دایناسور پرورش یافته اند. گروهی به رهبری پسر عموی هاموند که اکنون کنترل شرکت اینجن را در دست گرفته تصمیم دارند تا این دایناسورها را اسیر کرده و به پارک دایناسورها در سان دیگو منتقل کنند تا از این طریق بتواند درآمد کلانی را بدست آورند. جان هاموند که اکنون کنترل شرکت اینجن از دستش خارج شده و می کوشد تا اشتباهات گذشته اش را جبران کند بهمراه دکتر یان مالکوم و دکت...
کارگردان: جرج لوکاس
«آناکین اسکای واکر» (کریستنسن) زندگی دوگانه اش را ادامه می دهد. او از یک سو شوالیه ی جدای است و از سوی دیگر، مخفیانه با «سناتور پادمه» (پورتمن) ازدواج کرده است. «آناکین» کابوس از دست دادن او و تحت فشار «صدراعظم پالپاتاین» (مک دیر مید) و دوستی کنوبی (ایوان مک گریگور) تصمیم می گیرد به نیروی تاریکی بپیوندد...
کارگردان: Peter MacDonald
«سرهنگ تراتمن» (کرنا) و يکي از مقامات رسمي وزارت امور خارجه امريکا به نام «گريگز» (اسميت)، از «جان رمبو» (استالون) که در معبدي بودايي در تايلند زندگي مي کند، مي خواهند تا در مأموريتي مخفي براي رساندن موشک هاي استينگر به مجاهدان افغان، آنان را ياري کند...
کارگردان: جرج لوکاس
فدراسیون تجاری، رفت وآمد به سیاره صلح جو نابو را به منظور حل یک کشمکش تجاری کهکشانی مسدود کرده است. صدراعظم والوروم، رئیس مجلس سنای جمهوری کهکشانی به طور محرمانه دو شوالیه جدای به نامهای کوای گان جین و شاگرد او اوبی وان کنوبی را برای دیدار با فدراسیون تجاری و حل بحران به آنجا می فرستد...
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
«اينديانا جونز» (فورد) پروفسور باستان شناسي است که براي برگرداندن اشياي تاريخي به موزه ها مي جنگد.مجموعه داري ثروتمند به نام «والتر» (گلاور) به او مي گويد که پدرش «دکتر جونز» (کانري) متخصص قرون وسطا، در ميانه ي جست و جو براي يافتن جام مقدس ناپديد شده است و «ايندي» سعي مي کند جاي او را پيدا کند...
کارگردان: Ted Kotcheff
«جان رمبو» (استالون)، در بازگشت از ملاقات با آخرين عضو واحد خدمتش در جنگ ويتنام (که در اثر سرطان فوت کرده)، سرخورده و بي هدف در شهر پرسه مي زند. کلانتر شهر «ويل تيزل» (دنهي) او را بازداشت مي کند. ضرب و شتم معاون کلانتر، باث مي شود «رمبو» طغيان کند. او که کاماندوي حرفه اي است، از دست تعقيب کنندگانش مي گريزد و به جنگل پناه مي برد...
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
پس از معدوم کردن دو تن از چهار آدم کش «بيل» (کارادين) در قسمت اول، «عروس» (تورمن) به سراغ «باد» (مدسن) برادر کوچک تر «بيل» مي رود که در کاراواني نزديک بارستوي کاليفرنيا زندگي مي کند. اما «باد» موفق مي شود که به «عروس» شمشير زدن رودست بزند و با زنده به گور کردنش سرنوشتي بدتر از مرگ را بر او تحميل کند...
کارگردان: Richard Donner
يکي از کهنه سربازهاي جنگ ويتنام به نام «مارتين ريگز» (گيبسن) که به دليل تجربه هايش در نيروهاي ويژه، به «سلاح مرگبار» شهرت دارد، به عنوان هم کار کارآگاه پليس، «راجر مرتو» (گلاور)، انتخاب مي شود. تعدادي مزدور که قبلا در جنگ ويتنام جنگيده بودند، به رهبري «ژنرال مک آليستر» (رايان) و «جاشوآ» (بيوزي)، در فکر فروش محموله اي از هرويين به يک قاچاقچي هستند و حالا «ريگز» و «مرتو» به مبارزه با اين دارودسته مي پردازند.
کارگردان: سیلوستر استالونه
به «راکي» (استالون) - که از مسابقه ي نمايشي با قهرمان جهان،«آپولو» (ودرز) جان سالم به در برده - توصيه مي شود که مشت زني را کنار بگذارد، چون امکان کور شدنش وجود دارد، اما «آپولو» (ودرز)،از راه هاي مختلف او را به مبارزه فرا مي خواند..