. خانم خوش صدا فیلمتان را بی اجازه گذاشتم در صفحه ام چون صدای دلپذیر ، تحریر زیبا . فیزیک تاثیرگذار و انتخاب شعر عالی شما، مرا تحت تاثیر قرار داد .👏👏👏👏👏👏👏👏 در این فضای دلگیر کرونا ، گرانی و دزدی‌های باورنکردنی و ناگفته های دیگر ، حالم خوب شد عزیزم . شعر از : رهی معیری اولین بار این شعر و‌آهنگ با صدای خانم مرضیه ازرادیو پخش شد. . دوستان می فرمایند ایشون خانم افسر شهیدی هستند . یادشان گرامی به رهی دیدم برگ خزان، پژمرده ز بیداد زمان، کز شاخه جدا بود چو زگلشن روکرده نهان، در رهگذرش باد خزان، چون پیک بلا بود ای برگ ستمدیده ی پاییزی آخـر تـو ز گـلشن ز چـه بـگریـزی روزی تو هــم آغــوش گـلی بــودی دلداده و مدهوش گلی بودی ای عـاشق شیدا، دلداده ی رسـوا، گـویمت چرا فـسرده ام در گل نه صفایی، باشد نه وفایی، جز ستم، ز دل نبرده ام آه خار غـمش در، دل بنشاندم، درره او من، جان بـفشاندم تا شد نوگل گلشن و زیب چمن رفت آن گل من از دست، با خار و خسی پیوست؛ من ماندم و صد بار ستم، این پیکر بی جان ای تازه گـل گـلشن، پـژمرده شوی چـون مـن؛ هر بـرگ تو افتـد به رهـی، پـژمـرده و لرزان به رهی دیدم برگ خزان پژمرده ز بیداد زمان کز شاخه جدا بود چو زگلشن روکرده نهان در رهگذرش باد خزان چون پیک بلا بود به رهی دیدم برگ خزان پژمرده ز بیداد زمان کز شاخه جدا بود چو زگلشن روکرده نهان در رهگذرش باد خزان چون پیک بلا بود