نه زبريِ ريش اش، نه هجومِ نافذِ نگاه اش، نه صدايِ خنده هايش و نه حتي دست هايِ خسته اش. از پدر تنها عكسي باقي ست كنار عكس هاي رويِ ديوار (از كتاب:فردا همين امروز است) #امير_آقايي
امیر آقایی | نه زبريِ ريش اش،
نه هجومِ نافذِ نگاه اش،
نه صدايِ خنده هايش
 و نه حتي
 دست هايِ خسته اش.
از پدر تنه...
425
1399/01/09