تمام این سالهاي که از خدا عمر گرفتم تقریبا یادم نمیاد که کسی رو تمسخر کرده باشم چون احساس کردم همیشه چیزهای وجود داره برای اینکه دیگران هم من رو‌مورد تمسخر قرار بدند. خداوند به من خرد داده تا از زیبایی ها دیگران لذت ببرم نه حسادت کنم، از شعورشون، از فرهنگشون از موفقیت هاشون از نگاهشون به دنیا. ولی دنیا همیشه زورش بیشتره خسته ات میکنه،تلاش میکنه تو رو شبیه به حسود ها کنه،شبیه به بی مایه ها،شبیه به تنبل های که از کار کردن تو منزجرن،شبیه یه مشت کوته فکر شبه روشنفکر نما که کنار شما موسیقی کلاسیک گوش میدن ولی تو حمام بند تمبونی میخونن. و وای به حالشون که نه موسیقی کلاسیک نوید ذهن باز رو‌میده . نه موسیقی بند تمبونی معنیش بی فرهنگی. شبیه به یه مشت کافه نشین که از هنر،سیگار کشیدنشو بلدن و‌اعتراضش رو. این که تلاش کنن دود رو اینبار به جای حلق از دماغشون بدن بیرون و دفعه دیگه از جای دیگه. کتاب خوندن هنر نیست، همانطور که مسواک زدن. وظیفه شخصی هرکسی رسیدگی به افکارشه. فخر نداره،شو‌ نداره،نگاه از بالا نداره. آدم بودن مهمه انسان بودن مهمه نه گوسفند بودن، نه بی تفکر پیشرو بودن چقدر سخته فكر كردن چقدر سخته قبل از دهان باز كردن و ياوه گفتن فكر كردن و چقدر افترا ساده و چقدر تهمت ساده و باز چقدر انسان بودن سخت عكس:امير حسين شجاعي پ ن:عكس ارتباطي به مطلب ندارد
هومن سیدی | تمام این سالهاي که از خدا عمر گرفتم
تقریبا یادم نمیاد که کسی رو تمسخر کرده باشم
چون احساس کردم همیش...
8،803
1397/07/14