درسهاى بازيگرى قسمت ششم کشتن سولاتسو در پدرخوانده1 از جايى که ال پاچينو در پشت ميز مى نشيند تا جايى که دست به تيراندازى مى زند؛ نزديك شدن دوربين به صورت پاچينو و حركت دوار چشمهاى او تا لحظه مکث و اقدام به تيراندازى توامان با صداى حرکت قطار و سوت توقف است. دوربين همچون قطارى درحال حرکت به صورت پاچينو نزديک و در مقابل او توقف مى کند. و يا دوربين مانند گلوله اى با حرکت دورانى آهسته به سمت هدف در سيبل تيراندازى در حركت است و به نظر مى رسد صورت پاچينو اين سيبل و خطوط دوار چشمهاى او در قاب دايره هاى سيبل تيراندازى را مى سازد؟ با ديدن اين سكانس چه احساسى به شما دست مى دهد؟ به نظر شما فكر خاصي در اين ميزانسن و نحوه چرخش چشمهاى پاچينو مد نظر كارگردان و يا بازيگر بوده است؟ شما مى توانيد در كامنت هايتان پاسخ دهيد. باتشکر مجيد زارع زاده #کلاسهاى_بازيگرى_مجيد_زارع_زاده #بازيگري #بازيگر #پدرخوانده #آل_پاچينو #آموزش_بازيگري #درسهاى_بازيگرى
0
1398/05/30