به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: محمدرضا اعلامی
رای کاربر: 3
"عاطفه" قالیباف و همسر یک رسام فرش، در پای دار قالی مورد هجوم قرار میگیرد. پیش از مرگ دختری از او متولد میشود. شوهر عاطفه که در جستجوی قاتلین همسرش، از ناحیه یک دست برای مدتی دچار نقص عضو میشود و دیگر قادر به ترسیم نقش فرش نیست، لذا به رنگرزی و خامه فروشی روی میآورد. دوازده سال بعد دختر او که بز...
کارگردان: اکبر صادقی
رای کاربر: 3
"علی ناصری" دبیر زیست شناسی بدنبال ترک اعتیاد، پس از سه سال به زادگاهش بازمیگردد و به لحاظ سوابق خوب پدر، مجدداٌ در دبیرستان مشغول بکار میشود. در کلاس، طی برخورد با محصلی به نام "مسعود حسنپور" از جیب وی بسته هروئینی بیرون میآورد، مسعود میگریزد اما بسته هروئین نزد ناصر میماند. بسته هروئین او را...
کارگردان: رحیم رحیمیپور
رای کاربر: 3
اواخر سال 1359 سرهنگ "ابراهیم علی اصغرلو" در یک عملیات نظامی توسط یکی از کروهها اسیر و زندانی میشود. سرهنگ چندبار اقدام به فرار میکند و سرانجام به همین علت محکوم به اعدام میشود و به اتاق یک که مخصوص اعدامیهاست منتقل میگردد. در این اتاق سرهنگ با چهار زندانی دیگر گه همه از یک گروه فکری هستند آشن...
کارگردان: منوجهر مصیری
رای کاربر: 3
"محمود" بازپرس دادسرای مبارزه با مواد مخدر یک افسر سابق گارد با نام "سهراب" را دستگیر میکند و پس از تحقیق از او درمییابد که وی عهده دار ماموریت دوگانه قاچاق مواد مخدر و فعالیت در براندازی رژیم است. محمود ضمن پیگیری فعالانهاش برای شناخت اعضای باند متوجه بازگشت همسر سابق خود "مریم" با اتفاق پدرش "ا...
کارگردان: داریوش فرهنگ
رای کاربر: 3
اواخر دوره قاجار است. آخرین بازماندگان سعی در حفظ میراث و اقتدار پرشکوه خود دارند. طایفهای روستائی از دوردستها به آبادی کنار رودخانه آمدهاند تا دختری را به عنوان "عروس" و در ازای خونبها به دهکدهشان ببرند. در جریان سفر پرمخاطرهی آنها، اسب لجام گسیخته عروس و داماد، رم میکند و آنان را به قلب مخو...
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 3
در بانکوک جلسهای برای حمل بیست تن هروئین خالص به ایران تشکیل شده است. هدف از این کار توزسع هروئین در دانشگاه، مدارس، کارخانجات و حتی در جبهههای جنگ است تا ایران در جنگ تحمیلی از نظر نیروی انسانی دچار ضعف و کمبود شود. زن و مرد جوانی در این رابطه دستگیر میشوند. بازپرس از وابستگی آنها به جریان بزرگ ...
کارگردان: کاظم معصومی
رای کاربر: 3
مردی که به خاط شرایط نامساعد اجتماعی به دزدی کشیده شده است، در بازگشت از اهواز، در قطار با نویسندهای که چمدانی در دست دارد آشنا میشود، دزد به خیال آنکه پول یا شیئی گران قیمت درون چمدان است، در یک فرصت مناسب چمدان را میرباید، اما فقط مقداری کاغذ در آن مییابد و آنها را در زبالهدانی میریزد، در حا...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 3
"مجید" کودک 9 سالهای است که در یک خانواده روستائی در یکی از مناطق شمال ایران همراه مادر خود در خانه ناپدریاش زندگی میکند. مجید در برخوردی کودکانه با "جوادآقا" راننده کامیون_ که منجر به گوشمالی او میشود_ قصد انتقام از او را میگیرد. ولی بزودی این احساس بدل به یک نوع رابطه پدر و فرزندی میشود. کام...
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
رای کاربر: 3
"اعظم" که به تازگی از شوهر معتادش "احمد" جدا شده در برخورد با "مرتضی" کارش به ازدواج مجدد میکشد. اما اعظم رازی دارد و مرتضی که متوجه گذشته پررنج اعظم شده برای اینکه بتواند علاقه و مهربانی او را بخود جلب کند به گذشت زمان میاندیشد. چندی بعد شوهر معتاد اعظم با او تماس میگیرد تا چارهای برای ادامه زن...
کارگردان: یدالله نوعصری
رای کاربر: 3
"سید" پس از مرگ همسرش با "رباب" ازدواج میکند و به روستای خود بازمیگردد. پسر سید، "طاهر" که همواره به یاد مادر است، با همسر جدید پدرش از نظر عاطفی رابطه برقرار نمیکند. رباب که نیز قادر به بچه دار شدن نیست به طاهر روی خوش نشان نمیدهد. اما سید هم طاهر را دوست دارد و هم رباب را ولی طاهر و رباب از هم...
کارگردان: حسن کاربخش
رای کاربر: 3
"لیلا" به آخر خط رسیده است. او زنی تنهاست با گذشتهای مبهم و تیره. در یک پانسیون بزرگ شده و هرگز طعم راستین صمیمیت را نچشیده است. "طوبی" ثمره ازدواج ناموفقش است. جدائی مادر و دختر، انگیزه زنده ماندن را از لیلا گرفته است، پس میرود که خود را به مرگ بسپارد. فرشته از راه میرسد و ارتباط عاطفی بین این د...
کارگردان: ابراهیم فروزش
رای کاربر: 3
مادر برای خرید از خانه خارج شده و دو فرزند خردسالش را تنها میگذارد. امیر محمد پسر بزرگتر که چهار سال دارد، برای نگهداری برادرش که کمتر از یک سال دارد، دچار مشکل میشود. از سوی دیگر غذا در دیگ زودپز روی اجاق در حال سوختن است. بوی سوختگی و صدای گریه بچه کوچکتر، زن همسایه را به آپارتمان میکشاند اما م...