عشق و عاشقی از نگاه من تعریفش ثابت نیست و فرآیند عاشقی هم از آغاز تا به انجام یکسان نیست.از این رو با تعاریف عامیانه و سردستی، دل به هم زن و ناخوشایند می نماد.عشق و عاشق یا نمو می کند و می بالد.یا سرخورده می کند و جان می کاهد.آن هم در صورتی که دو کف ترازوی شیفتگی ناهمخوان باشند و نا برابر.ور نه چون دو بال سیمرغ به سرشاری می رسند و ستودنی و چه بسا آرزو کردنی. به هر روی در روزگار ما با این میزان از سرک کشیدنها و دله گی های پر رنگ و لعاب، عشق ها دیگر زبانزد و نمونه ای نمی شوند.برای همین مصداق:«عشق هایی کز پی رنگی بود/عشق نبود عاقبت ننگی بود»می گردند و آدمی را به دوست داشتن مقطعی و تجربی راضی می کنند و با منطق حسابگری و توجیه استدلال، پایان بندی بی احساسی و «سپید» را رقم می زنند و دوست داشتن را با تاریخ انقضا می پذیرند. ۶/۸/۱۳۹۹ ایرانی #دلنوشته#عشق_امروزی#امیر_نصیری_یکتا#amiryekta47
امیر نصیری یکتا | عشق و عاشقی
از نگاه من تعریفش ثابت نیست و فرآیند عاشقی هم از آغاز تا به انجام یکسان نیست.از این رو ...
0
1399/08/13