برای خانه ات مشتری ها پیدا شده است ، اما یادم نمیآید که ثانیه ای نگران فروش خانه بعد از خودت بوده باشی،آن بیرون میخواهند ویران کنند تمام خاطرات مارا ، بجایش بلند کنند ستون های سیمانی را ، درخت انجیر هنوز میوه میدهد ، درختای توت هنوز بار میدهد و مدتهاست که تو دیگر نیستی.اینجا روی هر آجرش اثر انگشتان فرزندان و نوه های تو هنوز صدا میدهد،هنوز آسمان به این خانه نگاه ویژه ای دارد. هنوز هم اینجا خیابان جهانیان اول پلاک یک است. هنوز کفش های تو گرچه خاک گرفته است اما مرتب و سرجایش جفت است.هنوز قطعه به قطعه خانه منظم کار میکند ، چون سالهاست که چفت یکدیگر بوده اند. دل ما هم چفت این خانه است. روزی که کلنگ اول بر زمین بخورد قلب ما تکان میخورد هویت ما تکان میخورد 😢
36
1398/03/13