«شب یلدا» ابی کلام: یغما گلرویی موسیقی: اشکان دباغ وقتی لال بازی تو دنیا یه زبون مشترک شد وقتی تو گود حماقت ، پهلوون مون فلک شد وقتی سنجاق خیانت ، سهم بال شاپرک شد وقتی گفتن ِ سلام و به سلامت ، متلک شد می رسی به حرف من. وقتی تو سفره‌ی خالی، قاتقت خونِ جگر شد وقتی جنگل از حضور ِ یه جرقه شعله ور شد وقتی گونه های جلاد از صدای گریه تر شد وقتی که کلاغ قصه از دوباره در به در شد می رسی به حرف من. حرف من ، سوال من ، زمزمه‌ی زیر لبه که چرا تو این حوالی شب ِ یلدا هر شب. از نگاهه بعضیا حرفای من حرف ِ حسابه، که دهنبند طلایی واسه اون تنها جوابه! از نگاه بعضیا ، حرفای من حرف ِ اضافه‌س برای همین سیاهی از شنیدنش کلافه‌س. حرف من ، سوال من ، زمزمه‌ی زیر لبه که چرا تو این حوالی، شب ِ یلدا هر شبه. از آلبوم لاله زار ۱۷ مرداد @ebi @ashkandabbagh @yaghma_golrouee @mahshidhamedi @rafe_rafahi @siaguitar @najva.erfani @mofarah.dezhbord #comingsoon
0
1398/05/19