یک لیوان و یک جین: Dorothy می داند که هر مرد می خواهد گذرنامه خود را در او؛ ادی می داند که هر گاو پول خود را در زمان های خوب خرج می کند. او صرفه جویی در باز کردن یک فروشگاه تعمیر. وقتی دو نفر از آنها ملاقات می کنند، نمی توانند اعتقاد داشته باشند که آنها با هم متحد هستند. یک شب او منتظر باران می شود؛ او آپارتمان خود را پیدا می کند و عمل ضد شورش می کند. آنها تا زمانیکه 4 صبح می رسند و به خواب می روند. او از برادرش، که سرپرست اوست، ترسید، به این ترتیب ادی اظهار داشت که باید برادرش را بگوید که از صبح روز بعد ازدواج می کند. دوروتی این داستان را آزمایش می کند اما می داند که ادی نمی تواند نشان دهد. این اولین سری از وعده ها، ترس، محاسبات نادرست و سخت است. آنها کجا خواهند رسید؟