به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: یدالله صمدی
رای کاربر: 3
دکتر «اشکوری» معتقد است که میتواند بیماران روانی را با روشهای اختصاصی خود (رفتاردرمانی، خندهدرمانی، تئاتردرمانی) معالجه کند. او برای اثبات نظر خود، جمعی از بیماران یک آسایشگاه روانی را انتخاب و کار خود را آغاز میکند. دکتر «قناعت» رئیس بیمارستان و «ذوالفقاری» معاون وی با تز دکتر «اشکوری» مخالف هس...
کارگردان: علی شاهحاتمی
رای کاربر: 3
«مختار» رابط سازمان قاچاق مواد مخدر از ایران به خارج از کشور است. وقتی او در مقابل خواستههای سازمان مخالفت میکند، سازمان «اسکندر» را به ایران میفرستد تا با «مختار» وارد مذاکره شود. نیروهای امنیتی از ورود «اسکندر» با خبر میشوند. «اسکندر» یک متخصص را به نام «سیاوش» مأمور ترور «مختار» میکند و...
کارگردان: بهروز افخمی
رای کاربر: 3
«منصور یکّه تاز» بعد از جنگ تحمیلی فرماندهی ستاد مبارزه با مواد مخدر در استان سیستان و بلوچستان میشود. او در یک درگیری با سوداگران مرگ به شهادت میرسد. «ذوالفقار» استاد، رفیق قدیمی و همرزم «منصور» مأموریت پیدا میکند که باند مخوف قاچاق مواد مخدر را که در سطح بینالمللی فعالیت میکند، منهدم کند...
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 3
«کیومرث» (سلطان) که نامش در شناسنامه «رضا» است دختری را که مدتها عاشقش بود، به زنی میگیرد. بمب، خانه و همسرش را که حامله است به نیستی میبرد. «رضا» در اتاقی در شهری بیسکنا که روزگاری میدان ترهبار تهران بوده، با رفیقی به نام «ناصر» زندگی میکند. «عادل» پسر رفیقی است که نارنجک دستیهای خوب میساخت...
کارگردان: محمدحسین لطیفی
رای کاربر: 3
«افشار» مدیرعامل یک کارخانهی خودروسازی در پی اخراج «بهزاد شایقی» رانندهی رالی کارخانه به دنبال بسیجی جانباز «امیر هادیان» قهرمان سابق مسابقات اتومبیلرانی، است. «امیر» که سالهاست به دلایل خاصی از شرکت در مسابقات کناره گرفته، پیشنهاد «افشار» را قبول نمیکند و...
کارگردان: احمدرضا درویش
رای کاربر: 3
در آغاز جنگ تحمیلی، بیمارستانی در خرمشهر به محاصرهی دشمن درمیآید. نیروهای داوطلب بسیجی با یک جیپ غنیمت گرفته شده و یک لندرور قصد دارند مجروحان را با یک آمبولانس از محاصره نجات دهند. آمبولانس در مواجهه با تانکهای عراقی از حرکت بازمیماند و سرنشینان مجروح آمبولانس فرار میکنند. گروه مهاجر که دکتر «...
کارگردان: داریوش فرهنگ
رای کاربر: 3
«سعید ناصری» به عنوان کارمند سادهی سفارت ایران در ترکیه، حامل پیام مهمی دربارهی رابطهی سیاسی ایران و ترکیه است. طی حادثهای، گروهی توطئهگر مدارک شخصی و سیاسی «سعید» را در فرودگاه استانبول به سرقت میبرند و این آغاز کشمکشی است جدی بین سفارت ایران و پلیس ترکیه از یکسو و توطئهگران از سوی دیگر.