به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سعید حاج میری
رای کاربر: 2
دو منافق در یک خانه تیمی، مترصد دریافت پیام جهت انجام عملیات بعدی خود هستند. یکی نسبت به مواضع سازمان مسئله دارد و دیگری برای ادامه راه راسخ است. ماجرائی باعث میشود که این دو تصور میکند در محاصره نیروهای امنیتی هستند، لذا شروع به مقابله و آتش زدن اسناد و مدارک موجود در خانه مینمایند. در فرصتی که ...
کارگردان: علی طالبی
رای کاربر: 2
رویای "خلیل سمندر" کسب عضویت باشگاه دوچرخه سواری است و با تلاشی که از خود نشان میدهد، با وجود مشکلات و مسائل مختلف، سرانجام به عضویت باشگاه مورد علاقهاش پذیرفته میشود. "خسرو" مربی وی از جمله مربیانی است که به قهرمان سازی اعتقادی ندارد و بیشتر به منش پهلوانی معتقد است. این نگرش باعث میشود تا وی ب...
کارگردان: فرخ انصاری
رای کاربر: 2
"مشتی" نوکر خانه "حسین خان شفیعی" در جریان توطئهای که از طرف کنسولگری روسیه بر علیه انقلابیون جنگل طراحی شده، قرار میگیرد و خبر را به قوای جنگل میرساند. حسین خان وقتی از عمل مشتی آگاه میشود، پیش از فرار دستور میدهد تا زبان مشتی را قطع کنند. مشتی به اتفاق دخترش به خانه "مراد" در روستا مهاجرت می...
کارگردان: ساموئل خاچیکیان
رای کاربر: 2
"سناتور" برای معاجه از کشور خارج میشود و پس از وقوع انقلاب نمیتواند به ایران بازگردد. راننده و محافظ سناتور با آگاهی از این امر و هم چنین اطلاع از محل اختفای مجموعه جواهرات گرانبهای سناتور تحت عنوان "یوزپلنگ" آن را ربوده و قصد خروج از کشور را مینمایند. مامورین اداره آگاهی، که از شروع سرقت، با دقت...
کارگردان: محمد متوسلانی
رای کاربر: 2
"میرزا نوروز" بین مردم شهر بخاطر کفشهای کهنه و پر وصلهاش شهرت دارد و این کفشها وسیلهای برای تخطئه و دست انداختن میرزا است. میرزا اهمیتی به مسخرگیهای مردم شهر نمیدهد. ولی همسرش که تاب تحمل این وضعیت را ندارد او را ترک کرده و شرط بازگشت را خرید کفشهای نو قرار میدهد. میرزا که همه توجهش معطوف ما...
کارگردان: ابوالفضل جلیلی
رای کاربر: 2
"بستان" بمباران و سپس اشغال میشود. کودک پدر و مادرش را گم میکند و توسط اردوگاه مهاجرین جنگی به شمال کشور منتقل و در آنجا سرپرستیاش را جنگلبان پیری به عهده میگیرد. کودک که در محیطی ناآرام و پرتلاطم به محیطی سرشار از آرامش آمده است، او اگرچه لحظهای از فکر به شهر و خانوادهاش غافل نیست ولی متدرجاٌ...
کارگردان: محسن مخملباف
رای کاربر: 2
"واله" بیشتر اوقاتش را به فعالیتهای ضد رژیم و پیگیری عملیات گروه سیاسی خود اختصاص داده و زمان چندانی را برای پرداختن به خانواده و زندگیش ندارد. او برای اینکه همسر پا به ماهش را در بیمارستان بستری کند، چون پول لازم را ندارد ناچار ساعتش را به عنوان ودیعه به صندوق میدهد. و بعد هم همسرش که انتظار برای...
کارگردان: مجید قاریزاده
رای کاربر: 2
پدربزرگ با خانوادهاش (پسرش حسین، عروسش فخری_ که هر دو کارمند بانک هستند_ و نوهاش محمد) در خانهای قدیمی زندگی سادهای دارند. ماجرا از آنجا شروع میشود که به "فخری" اطلاع میدهند که وامی برای تهیه مسکن به او تعلق گرفته است. از آن پس او به حسین اصرار می کند که آپارتمانی را خریداری و به آنجا نقل مکان...
کارگردان: سعید نادری
رای کاربر: 2
"میروس" که معمولاٌ خود را بازرگان و گاه عیار معرفی میکند در واقع به طراری مشغول است. او مورد تعقیب عیاری بنام "نادر" است. یک بار نادر پولهایی را که میروس به سرقت برده، میرباید تا به صاحبشان بازگرداند. ولی داروغه هر دو را گرفتار میسازد. نادر در فرصتی کیسه زر را برداشته و از زندان داروغه میگریزد....
کارگردان: مهدی معدنیان
رای کاربر: 2
"بکتاش" با خشونت و قدرت معدن فیروزهای را در ده قلعه بالا_ که از آن وزیر صنایع و معادن است_ اداره میکند. وقتی بکتاش درمییابد که "قادر" یکی از کارگران معدن، یک قطعه فیروزه را به "آقاعمو" که از قدیمی ترین کارگران معدن است داده او را به وسیله عواملش به قتل میرساند. آقاعمو و کارگران معدن دست از کار ...
کارگردان: امیر نادری
رای کاربر: 2
"امیرو" تنها و بی کس، در رویای سفری به ناشناخته و میل به پیروزی، در یک کشتی متروکه کنار بندری در جنوب زندگی میکند. روزگار را با اشتغال به کارهای مختلف میگذراند. امیرو برای اینکه بداند، آن سوی بندر، آنجا که کشتیها و هواپیما میروند، کجاست... باید دانستنیهایش را بیشتر کند و در این راه شتاب دارد. در...
کارگردان: منصور تهرانی
رای کاربر: 2
"زهره" پس از سفری طولانی وقتی نزد خانواده باز میگردد از فوت مادرش آگاه میشود. "زهره" که میخواهد بداند مادرش روزهای پایانی زندگیاش را چگونه گذرانده است، در مییابد که مادرش به لحاظ یک درگیری لفظی شدید با پدرش، در حالت نامتعادل روحی، خود را در دریا غرق کرده است. زهره سخت افسرده و بیمار و بستری می...