به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:


کارگردان: خسرو معصومی
رای کاربر: 4
خبرنگاری با قطار وارد زادگاهش می شود و از همان بدو ورود خاطرات خود را که مربوط به سال های گذشته است مرور می کند، خبرنگار که برای یک روزنامه محلی قلم می زده تلاش دارد تا پرده از روی فساد و اختلاس مسئولان شهر بردارد. اما شهردار با نفوذی که در قدرت مرکزی دارد مانع از افشاگری های خبرنگار جوان می شود. در...

کارگردان: امیر توسل
رای کاربر: 4
«هادی» مخترع نوجوانی است که به علت عدم درک تواناییهایش، توسط یکی از معلمین، از مدرسه اخراج میشود. در منزل نیز به همین علت مشکلاتی با پدرش دارد؛ تا اینکه یک روز با به پرواز درآوردن هواپیمای مدل، بر فراز مدرسه، ناخواسته توجه مدیر جدید مدرسه را جلب میکند. مدیر با اعتقاد به پرورش نبوغ جوانان، سعی می...

کارگردان: مجید قاریزاده
رای کاربر: 4
«احمد» بعد از سالها دوری از وطن و خسته از زندگی در خارج از کشور، به زادگاهش برمیگردد و مشتاقانه به دیدار تنها فرزندش «علی» میشتابد... «پروانه» همسر سابق «احمد» با مرد نااهلی به نام «کریم» ازدواج کرده و در کارخانهای برای گذراندن زندگی مشغول کار است. «احمد» به دیدار «پروانه» میرود تا بتواند «علی»...

کارگردان: رحیم رحیمیپور
رای کاربر: 4
قرارگاهی در جنوب، مورد حمله هوایی دشمن قرار می گیرد، از جمله مجروحان عبدالعلی صفری (یک بسیجی داوطلب از بهشهر) است. وقتی که قرار است مورد عمل جراحی قرار گیرد، متوجه بزرگی بیش از حد ترکش درون پای صفری و نهایتاً کشف این امر که ترکش مورد اشاره یک بمب خوشه ای است، می شوند. ادامه داستان ماجرای التهاب، ترد...

کارگردان: اکبر خواجویی
رای کاربر: 4
بین سالهای 41 و 45 «مهاراجه راجو» یک سیرکباز ورشکسته، برای ادامهی بقای حیوانات باقیماندهی سیرک و خانوادهاش، مجبور میشود در یکی از شهرهای کوچک ایران نمایشی برپا کند. نمایش با موفقیت روبرو نمیشود. همکارانش او را ترک میکنند. «مهاراجه راجو» که تحت فشار طلبکاران قرار گرفته و همینطور به خاطر پنهان...

کارگردان: سیروس الوند
رای کاربر: 4
سعید فرزند یک خانواده متمکن در یک حادثه رانندگی باعث مرگ مردی می شود و می گریزد. پلیس از روی نشانه اتومبیل، پدر سعید را به اتهام قتل دستگیر می کند. وقتی موضوع روشن می شود سعید به جای پدر روانه زندان می شود. کوشش پدر سعید برای جلب رضایت همسر و برادر مقتول بی نتیجه است، تا این که بیماری کلیه همسر مقتو...

کارگردان: مجید جوانمرد
رای کاربر: 4
معرکهگیری ورشکسته در یک آبادی دورافتاده در مقابل واگذاری باارزشترین موجودی زندگیاش-گردنبند طلای همسرش- به مردی ژندهپوش و عجیب، یک مار کبری کمنظیر به دست میآورد. مار کبری به وسیلهی مردی ژندهپوش به سرقت میرود و معرکهگیر که با اعتراض اهالی-به تصور فرار مار- روبروست، از آبادی اخراج میشود. وی ...

کارگردان: جهانگیر جهانگیری
رای کاربر: 4
پس از کودتای بیست و هشتم مردادماه سال 1332 تعدادی روزنامه نگار، افراد آزادی خواه و مبارز و افسران ضد کودتا دستگیر و پس از محاکمه در دادگاه های فرمایشی به منطقه ای خشک و گرم در جنوب کشور تبعید می شوند. سرپرستی اردوگاه به عهده ی استواری کهنه کار است که دائم برای آزار زندانیان توطئه چینی می کند. حتی زن...

کارگردان: محمدرضا سرهنگی
رای کاربر: 4
رضا برای خواهرش سارا عروسکی نوازنده می خرد. فروشنده به او دو شکلات می دهد که یکی را برای خودش بردارد و دیگری را به سارا بدهد. ولی رضا از دادن شکلات به سارا خودداری می کند و عروسک دیگر نی نمی زند. سارا نگران می شود و رضا در پی یافتن فروشنده برای پی بردن به ناراحتی عروسک به کارگاه عروسکی هدایت می شود ...

کارگردان: سیروس مقدم
رای کاربر: 4
کارمندی جهت حل مشکلات مالی خود، به فکر سرقت از صندوق ادارهاش میافتد که پس از بهبود وضع مالیاش، آن را به صندوق برگرداند. در شب حادثه، او شاهد قتلی در پنجرهی روبرویی میشود. حوادث به گونهای پیش میرود که تنها شهادت او میتواند واقعیت را مشخص کند؛ اما وی به دلیل مشکلی که دارد قادر به معرفی خود نیس...

کارگردان: علی قویتن
رای کاربر: 4
«قدیر» پسر جوانی است که از اوایل جنگ تحمیلی به همراه بازماندگان خانواده، پدر، برادر کوچکتر و دخترعمویش ساکن تهران شده و در بنگاه معاملات ملکی «خانبیگی» کار میکند. «خانبیگی» زمینهای جنوب را با قیمت ناچیزی از مهاجرین میخرد. «قدیر» که آرزوی خرید خانهای در تهران و ازدواج با دخترعمویش را دارد، سران...
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 4
رضا توسط دوست دورهی جوانیاش صادق خان به تهران دعوت میشود. بیست سال پیش، رضا سه روز قبل از عروسی با طلعت به زندان افتاده و پس از آزادی در شوشتر مانده است. رضا پس از ورود به تهران به دست چند مرد زخمی میشود و خود را به محل کار طلعت در یک خیاط خانه میرساند، و طلعت و دخترش نگین را ملاقات میکند...