به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: حسن فتحی
رای کاربر: 10
سریال «شهرزاد»، به کارگردانی «حسن فتحی» و بازی «ترانه علیدوستی»، «شهاب حسینی» و «مصطفی زمانی» یک سریال عاشقانه است که برای پخش خانگی تولید شده است. داستان سریال شهرزاد از زمان کودتای ۲۸ مرداد به بعد اتفاق میافتد و بیشتر مضمونی رمانتیک دارد و میتوان آن را ملودرامی عشقی جنایی تعریف کرد
کارگردان: شهرام شاهحسینی، علیرضا افخمی، محمودرضا تخشید
رای کاربر: 10
یک ملودرام اجتماعی روز است و داستانهای این سریال در بخش اورژانس یک بیمارستان اتفاق میافتد که دارای یک خط اصلی داستانی با کاراکترهای ثابت است و محور اصلی آن پرستاران و پزشکان هستند؛ ضمن اینکه در هر قسمت داستانی فرعی با کاراکترهای ویژه اتفاق میافتد و بعد پایان میگیرد.
کارگردان: بهمن گودرزی
رای کاربر: 10
آقا کریم که بعد از ۳۵ سال کار در کارخانه بازنشسته میشود، جایزه سفر به مشهد را از آن خود میکند و به همراه خانواده راهی مشهد میشود، اما در این راه اتفاقاتی برای او و خانوادهاش بوجود میآید.
کارگردان: حسین سهیلیزاده
رای کاربر: 2
گاهی بود و نبود و هستونیست ادمها، به وسوسهای گره میخورد که به سادگی باز نمیشود...
کارگردان: ندارد
رای کاربر: 1
برنامه تلویزیونی هفت، مجلهای سینمایی است که به تحلیل و بررسی اخبار و رویدادهای سینمایی ایران میپردازد. این برنامه زنده جمعه شبها از شبکه سه پخش میشود. هفت به نظرسنجیهای مختلف سینمایی میپردازد و از هنرمندان، منتقدین و مسئولان فرهنگی ایران در حوزه سینما و تلویزیون، برای گفتگو، نقد و تحلیل دعوت ...
کارگردان: جواد افشار
رای کاربر: 1
این سریال با ژانر اجتماعی خانوادگی، درباره مادری به نام آنام، مسائل زندگی او، خانوادهاش و شهرش میگذرد.
کارگردان: بهمن گودرزی
رای کاربر: 1
یکی میگفت توی دنیا دو دسته آدم وجود داره. عدهای که پاشون رو میذارن جایی که باید بذارن و عدهای پاشونو میذارن رو شونه بقیه... ماها جزو دسته اولیم، واسه همینه که خیلی باحالیم ...
کارگردان: منوچهر هادی
رای کاربر: 1
سه کارگر دنبال کارند. دنبال جایی یا کسی که به کارگر ساده نیازمند باشد. نه هر کارگری... کارگر ساده!
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
رای کاربر: 10
همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده....
کارگردان: اصغر فرهادی
رای کاربر: 10
روایتگر داستان زوج جوانی است که در حال اجرای نمایشنامه مرگ فروشنده آرتور میلر هستند. رابطه آنها پس از نقل مکان به خانهای که پیشتر زنی به نام آهو در آن ساکن بود، به خشونت کشیده میشود.