به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 3
"به خودتان تکان بدهید تا خدا تکانتان نداده!" این جمله ای است که حاجی یوسف، پیرمرد زاهد شهر با دیدن آسیب های اجتماعی به مردم و مسئولین گوشزد می کند اما برخی او را جدی نمی گیرند و برخی نیز با شایعه وقوع زلزله و عذاب دستمایه شروع داستان را فراهم می کنند...
کارگردان: سهیل بیرقی
رای کاربر: 3
داستان یک زن خلافکار حرفهای به نام آذر است که با وجود همه هشدارهایی که آدمهایش به او میدهند و او را از کار کردن در شرایط خطرناک فعلی بر حذر میدارند، آذر با سماجت و اصراری عجیب دست از کارهای خلافش نمیکشد و هرچند میداند هر یک از مشتریهایش میتوانند پلیس باشند، باز هم به کارش ادامه میدهد...
کارگردان: برزو نیکنژاد
رای کاربر: 3
خانوادهی لطیف برای مراسم خواستگاری، از شهرستان به تهران آمدهاند. بچهای در ماشین لطیف پیدا میشود و لطیف و بهار بار دیگر برای ازدواج باهم با مشکل مواجه میشوند. فرحان که خود را مدیون کمکهای لطیف و بهار میداند، برای حل مشکلات پیش آمده برای آنها وارد عمل میشود و...
کارگردان: حسن ناظر
رای کاربر: 3
داستان یوسف، جوان روایتگر زندگی فرهاد (امیر آقایی) است که برای درمان دخترش به پول زیادی احتیاج دارد و حاضر است برای تهیه این پول هر چیزی را بفروشد، حتی خودش...
کارگردان: عادل یراقی
رای کاربر: 3
روایت داستان یک معلم ریاضی است که برای تدریس خصوصی به خانه شاگردش میرود و همین امر باعث آشنایی او با مادر بچه میشود.
کارگردان: فریدون جیرانی
رای کاربر: 3
تعدادی از عوامل فریب خورده و جاسوسان خارجی در عملیاتی، یک دانشمند هستهای ایران را به قصد انتقال به باکو برای بهرهبرداریهای جاسوسی و تبلیغاتی میربایند اما به دلیل مجروح شدن این دانشمند، برنامه عملیات تغییر میکند و سرانجام با دستگیری و هلاکت جاسوسان، عملیات ناکام میماند. از سویی با تدبیر نیروهای...
کارگردان: بهرنگ توفیقی
رای کاربر: 3
آدمهایی از همین سرزمین در شرایط و روابط دشوار، در سر راه هم قرار گرفتهاند و این قرارگیری، زندگی آنان را دستخوش تغییراتی میکند...
کارگردان: شاهد احمدلو
رای کاربر: 3
روایت زندگی سعید سنگی است. پدر سعید که سه دختر دارد، باغچهای را برای هزینه ازدواج آنها باقی گذاشته که سعید به نیت راه اندازی مزرعه شتر مرغ، این باغچه را میفروشد؛ از طرفی احسان سنگی عاشق سحر شده و به نیت ازدواج قدم پیش میگذارد که در این حین با کلاهبرداری از سعید سنگی، مزرعه شتر مرغ از بین میرود....