به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: اکبر صادقی
رای کاربر: 1
بر اساس گزارش منابع اطلاعاتی مبنی بر احداث پایگاه دشمن ستاد عملیاتی نیروی دریائی طی ماموریتی مبنی بر احداث پایگاه دشمن ستاد عملیاتی نیروی دریائی طی ماموریتی به فرماندهی تکاوران نیروی دریائی، خواستار آن میشود که تیمی را انتخاب و طی عملیات برون مرزی پایگاه دشمن را منهدم نماید. این ماموریت به ستوان "...
کارگردان: مرضیه برومند، علی طالبی
رای کاربر: 1
کپل، شکمو، دم باریک، دم دراز، گوش دراز، سرمائی، عینکی، خوشخواب، با سایر موشها در کلاس مشغول درس خواندن و بازیگوشی بودند که ناگهان موش اصد دستپاچه و نگران وارد شهر میشود و خبر میآورد که: ای داد و بیداد چه نشستهاید که یک گربه سیاه و بدجنس در راه است و اگر پایش به اینجا برسد یک موش هم از دستش جان س...
کارگردان: ناصر مهدیپور
رای کاربر: 1
بهرام، که یک مبارز سیاسی تحصیل کرده خارج از کشور است و در فنون رزمی هم مهارت دارد، توسط پدر همسرش شیرین، که یک تیمسار است، مورد تعقیب قرار می گیرد. تیمسار از این که یکی از آشنایانش مبارزی علیه رژیم شاهنشاهی از کار درآمده، ناراحت است و...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 1
پلاک «یوسف» از شکم یک کوسه در آبهای جنوب پیدا میشود. همه معتقدند که او شهید شده است. «دایی غفور» که رانندهی تاکسی فرودگاه است، برخلاف دیگران معتقد است که پسرش «یوسف» روزی بازخواهد گشت. زندگی او و دختری به نام «شیرین» که از قبل برای جستجوی برادرش به ایران آمده است، در یک نقطه به هم میرسد. آنها ب...
کارگردان: سعید سهیلی
رای کاربر: 1
فواد از خانوادهاش خداحافظی می کند و به سمت قطاری میرود که قرار است او را به تهران برساند تا آرزوهای دور و درازش را به کف بیاورد. دو روایت از زندگی فواد در آمدن به تهران را میبینیم. داستان فواد بد و داستان فواد خوب... فواد بد از ترس دیر رسیدن به ایستگاه و جا ماندن از قطار از زیر قران رد نمی شود...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 1
فیلم «چ» از روز بیست و پنجم تا بیست و هفتم مرداد 1358 زندگی شهید چمران را روایت میکند.
کارگردان: عادل یراقی
رای کاربر: 1
روایت داستان یک معلم ریاضی است که برای تدریس خصوصی به خانه شاگردش میرود و همین امر باعث آشنایی او با مادر بچه میشود.
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 1
روایت محافظی شخصی که از جان یکی از شخصیتهای مهم نظام محافظت میکند اما در جایی و براساس حوادثی متوجه میشود که او بیش از آن که به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است. محافظ شخصی دچار تشکیک میشود و همین امر باعث میشود که محافظت از آن فرد را کنار بگذارد. اما به دلیل خدمات و خلوصی که در وی وجود دارد...