حواشی «سعید روستایی» (10 حاشیه)

برای ساخت فیلم «ابد و یک روز» طرح‌ها و ایده‌های مختلفی را در ذهن داشتم که در نهایت طرح و ایده‌ای یک خطی را که این فیلم براساس آن شکل گرفت را انتخاب کردم و چیزی حدود 4 ماه بر روی این ایده‎ی خود کار کردم تا به شکل یک فیلم‌نامه دربیاید.
به عنوان یک کارگردان تا آخرین لحظه که قرار بود فیلم کلید بخورد بر روی فیلم‌نامه کار کردیم و در این راه با همکاری آقای سعید ملکان به عنوان تهیه‌کننده مسائل و مشکلاتی را که پیش‌روی خود داشتیم برطرف کردیم. زیرا اگر تلاش و همکاری آقای ملکان نبود این فیلم به صورتی که امروز مشاهده می‌کنید درنمی‌آمد.
در ابتدا یک فیلم‌نامه‌ای در اختیار داشتم که قصد داشتم براساس آن فیلمی را بسازم ولی به علت پاره‌ای از مسائل و مشکلات این امر محقق نشد اما در ادامه‎ی راه به سفارش یکی از همکاران خود با آقای سعید ملکان وارد ساخت این فیلم شدم.
حوادث و اتفاقاتی که پیرامون این فیلم سینمایی در جشنواره پیش آمد غیرقابل پیش‌بینی بود و بعضاً‌ دیده می‌شد حاضران در سالن با خنده به داستان فیلم واکنش نشان می‌دادند. البته با توجه به این که این اثر یک فیلم اجتماعی بود این سخن را که برخی‌ها اعتقاد داشتند فیلم تلخی را ساخته‌اند قبول ندارم.
من به هیچ وجه فیلم نمادین نساختم این فیلم نمی‌تواند نمادین باشد دوست داشتم فیلم ناتورئالیسم بسازم نه فیلم رئالیسم. هیچ شیئ و آدمی در این فیلم نمای هیچ‎چیز دیگری نیست.
من زمان تحقیقات این فیلم با پدری روبرو شدم که 8 پسر معتاد داشت یا مردی که از بچه‌های دوقلویش برای پنهان کردم مواد مخدر استفاده می‌کرد. در جمع‌آوری اطلاعات این آدم‌ها مواردی دیدم که خیلی عجیب و غریب بود.
کسی بود که به من گفت که آدم‌های فیلم تو واقعی نیستند ولی من در مورد واقعی بودن این آدم‎ها اینقدر مطمئن هستم که می‌توانم ابد و دو روز، سه روز و چهار روز را هم بسازم.
4 بار فیلمنامه بازنویسی شد و در 4 ماه نوشتم. به این صورت هم نبود که یک ساعت بنویسم و دو روز کنار بگذارم بلکه به صورت شبانه‌روزی می‌نوشتم. فیلمبرداری هم که شروع شد و در زمان اجرا در میزانسن هم در روز فیلمنامه کار می‌کردیم. خیلی‌ها مثل پیمان معادی در دقیق‌تر شدن فیلمنامه کمک کردند و در مجموع یک کار گروهی شکل گرفت. اگر تلاش جمعی نبود شاید فیلم شکل دیگری پیدا می‌کرد.
از وقتی که فیلم‎نامه را می‌نوشتم نقش محسن را برای نوید محمدزاده طراحی کرده بودم. این جزئیاتی که برای این نقش در نظر گرفته بودم برمی‌گردد به تحقیقاتی که در زمینه‎ی اعتیاد به شیشه داشتم.
وی اضافه کرد: من یک مستندی را می‌خواستم بسازم که دو سال درگیر آن بودم و هنوز هم تمام نشده‎است. در آن مستند زن و شوهر معتادی را پیدا کردم که می‌خواستند بچه‌‌شان را بفروشند وقتی برای همکاری با من پول گرفتند فرار کردند و کار مستند نیمه‌کاره ماند که البته همین موضوع هم باعث اتفاقات خوبی شد و اطلاعات خوبی برای ساخت این فیلم بدست آورد.
روستایی درمورد فیلم «ابد و یک روز» صحنه‌هایی که معضلات اجتماعی را نشان می‌دهد با خنده تماشاگران همراه بود گفت: به طور کلی می‌دانستم که یکسری جزئیات و دیالوگ‌ها همراه با خنده مخاطب خواهد بود ضمن این که من اصلا فیلم را کاملا تلخ نمی‌بینم و لحظات شیرینی هم دارد. اما این که بعضی جاهای فیلم مردم می‌خندند شاید به خاطر این است که خودشان را بالاتر از آدم‎های فیلم می‌بینند و همین باعث خنده‎ی جمعی می‌شود.
سعید روستایی کارگردان فیلم «ابد و یک روز» در مورد تجربه‎ی‎ اولین ساخت فیلم‌ بلند سنمایی‌اش گفت: من قبل از این هم فیلم‌های کوتاه ساخته بودم اما همه‎ی آنها به نیت ساخت فیلم بلند بود. من قبل از این هم فیلمنامه‎ی دیگری داشتم که فرصت ساخت آن با کس دیگری پیش نیامد. تا این که این فیلمنامه آماده شد و تصمیم گرفتم با آقای ملکان آن را بسازم.
سعید ملکان تهیه‎کننده‎ی فیلم «ابد و یک روز» گفت: من پیش از این فیلم‌های کوتاه سعید روستایی را دیده بودم مثلا فیلم کوتاه «مراسم» که ساختار خوبی داشت و جوایزی هم گرفته بود. وقتی فیلمنامه را خواندم هم به کار اعتماد کردم و هم به استعداد و شخصیت کاری روستایی.
سعید روستایی کارگردان جوان فیلم سینمایی «ابد و یک روز» گفت: من نه به اسکار فکر می‌کنم و نه گلدن گلوب. من حتی به سیمرغ هم فکر نمی‌کنم بلکه به واقعیت‌ها و آدم‌هایی که اتفاقا حضور قوی در جامعه دارند فکر می‌کنم.