مسعود فراستی: قبل از این گفته بودم که «فروشنده» ماقبل بد است. ناچیز است. نه چیزی میفروشد، نه میخرد. ماقبل –و ناتوان از- خرید و فروش است؛ و ماقبل بده بستان و هرگونه گفت و گو.
میلاد دخانچی: فرهادی یک فیلمساز بی خطر است چرا که او به همان طبقه ای میتازد که قدرت و مذهبی ها دوست دارند کمی مورد تازش قرار گیرد و از این منظر او یک همدست است.
مرتضی اسماعیلدوست: «گشت ارشاد 2» چند گام جلوتر از آثار مبتذل فیلمفارسی از هر وسیله و مسیر دمدستی استفاده میکند؛ فرقی ندارد رمالی باشد یا مداحی و عشقبازی باشد و یا سیر و سفر در زیر شلوار! در فیلم انواع و اقسام دیالوگهایی جنسی و اشارات زیر کمری و حتی تمسخر دین و آئین و فرهنگ ایرانی را میبینیم.
بابک امانی: گویا فرهادی عادت دارد دست بیندازد به تمام اقشار جامعه و این سه تم اصلی خود را در آنها محک بزند و به طرز باور نکردنیای یک فیلم باورپذیر بیآفریند.
محسن ظهرابی: سلام بمبئی یک فیلم عشقی است که برخی از مؤلفههای این ژانر را در ساختار خود گنجانده است. الگوی عشق پسر فقیر به دختر ثروتمند تاریخچهای طولانی در سینمای هند و همین سینمای خودمان دارد.
افشین علیار: مختصات ساختاری سینمای فرهادی اگر چه به نظر ساده و روان میرسد اما در لایه و بافت زیرین فیلمنامه گرههایی به وجود میآید که باعث رشد شخصیتها و ایجاد روابط میان آنها میشود.
ساناز رمضانی: «خوب، بد، جلف» ادعایی ندارد. صرفاً برای سرگرم کردن ساختهشده و در این راستا خوب هم عمل میکند و به دور از مرداب ابتذال و شوخیهای نامناسب، بینندهاش را به خنده وامیدارد.
حسام افشار: فروشنده فرهادی نه بهاندازهای که طرفداران این فیلم میگویند فیلم خوبی است نه بهاندازهای که منتقدان ضدفرهادی میگویند فیلم بدی است بلکه یک فیلم متوسط در کارنامه فرهادی است.