. «پشتِ پنجره» برای من یک واژهی مستقله؛ یک کلمهی مرکب که زیاد هم ربطی به «پشت» و «پنجره» نداره. تماشای آدمها، زندگیها، خونهها، طبیعت، همه چیز از پشت پنجره قشنگتره. به نگاهم کادر میده و به ذهنم امنیت. تو یکی از همین پنجرهبازیها بابا مچمو گرفت و ثبتم کرد. . عکس: جناب پدر
417
6
1398/08/14