- توم لَگَ لوم بَگَلُم وقتاي كه چراغ سبز نميشه، وقتاي كه راننده كرايه زياد ميگيره و پا ميذاره رو گاز، وقتي يكي كاشته تُم تو سرما و نمياد، وقتي باختيم، وقتي دقيقه هشتاد و پنجه و دوتا جلوايم، وقتي پس فردا موعد كرايه خونه ن و نداروم، تو سرم، دمام ميزنم. دگِلُم بَگِلُم وقتي مالامالِ يه چيزيُم و با شتاب راه ميرمو نميفهمم قندِ تو دلُمو چطوري آب كنم، دَگَ لگَ لُم. از تجريش تا منيريه دمام زدُم يه باري. تو كلوزئوم تنهايي دمام زدم، سنج زدم. بارون كه تند ميشه، دمام ميزنم. دَگَ لَگَ لَگَ لوم بَگَلُم سالهان دمام ميزنم. جاي قرص دمام ميزنم جاي شربت سنج ميزنم، وقتي تو اختتاميه ها وراجيِ مقام مسئول تموم نميشه، گوشام ميگيرم و دمام ميزنم. تو خونه ظرفا كه ميشورم دمام ميزنم و مُرَمّا ميكنوم. موجودي دمام زننده هستم. دائم البوقُ والسِنج. جونوراي تو سرمو اينجوري دِك ميكنم. لَكَ لَكَ لَكَ لَكَ لوم لَگَلوم. امروز تو يه كوچه ي تنگي تو بمبئي داشتيم ميرفتيم، يه بز سفيد بلندي جلومون شد. توفيق يهو نشست دست زد رو كمرش، بعد يواش رو تنش ضرب گرفت. دوم بَگَلوم. توم توم بگلوم. گفت عامو: صداش صداش! واي! گفتم: صدا كجاشه؟ گفت: تو نميشنوي! چه دمامي بشه يي بُز! گفت: دلوم ميخواد پوسشه همي الان از تنش بكنُم! صاحبش نميفهمه چه صداي بده يي پوسه! وقتي گفت "نميشنوي" تمام تنم گرم شد. دگَ توم دَگَ توم. مهم نبود كه منظورش يي بود كه: نميفهمي. مهم يي بود كه يه مجنون دمامي ديده بودم. يكي مجنونتر، يكي دمام تر از خودُم. راه افتاديم و تماااام بازار پارچه فروشا دمام زديم. تمام چُر بازار. تو سرمون. با هم. دَگَدَگَدَگَدَگَدَگَلوم! اولين بار عمرم بود كه يكي اومد تو دمامِ كلّه م. تو سرُم. توم توتوتوم توتوتوم توتوتوم يه روز دلم ميخواد همه تو يه ساعت خاصي رو زمين دمام بزنن. بشه سياره ي دمام.
0
1397/06/21