تکزاس، دوران بحران اقتصادي. «ادنا اسپالدينگ» (فيلد)، بيوه ي کلانتر شهر، به خاطر مشکلات مالي مجبور به فروش مزرعه اش است. اما او زير بار نمي رود و براي نجات مزرعه و نگه داشتن بچه هايش تلاش مي کند، با اين حال نمي داند چگونه از پس اين مشکل برآيد. تا اين که روزي يک ولگرد سياه پوست به نام «موز» (گلاور) به در خانه اش مي آيد.