پس از یک استدلال تند و زننده با دوست پسرش کارل، جوان به خودی خود دعوت دوست دختر خود را برای پیوستن به او در تعطیلات به مانیل پذیرفته است. او قصد دارد فراموش کند که کارل بسیار سریع به موفقیت می رسد، زیرا او با دکتر آندریاس ویتیکگ، یک دانشمند جوان که قصد دارد ازدواج با نامزدش در جزیره، با وی ملاقات کند. در طول روزهای بعد، گابی تلاش می کند تا او را متقاعد کند که رویاهای خود را تغییر دهد.