شابانا یک دانشجوی دانشگاهی است که همچنین جنگنده کودو با مادرش در سن بلوغ زندگی می کند که پدرش را در تلاش برای نجات مادرش از سوء استفاده روزانه خود کشته است و به بچه ها منتقل شده است. Shabana عاشق جی می شود که توسط برخی از برادران خرابکار کشته شده است زمانی که او تلاش می کند تا Shabana را از سوء استفاده خود را نجات دهد. سه ماه پس از مرگ جی پلیس به دلیل تلاش برای نجات مجرمان دستگیر نشده است. سپس Shabana یک تماس ناشناس از رنوری سینگ می گوید که او جزئیات دقیق قاتلان جی را در عوض او برای نیروی ملی مخفی خود کار می کند.