در سال 1566، در Guanabara، Warrior Abeguar Tupinambá عاشق جانایانا است. هنگامی که یک جگوار حمله Abeguar و جانایانا، او پرش از صخره با او و او پرواز می کند. شامان Abeguar را توصیه می کند که او توسط مامور خدا انتخاب شده است تا عشای خود را رهبری کند و با آنهانگا شرارت کند. زمانی که رهبر قبیله پیتا با مبارزه علیه پرتغالی ها به فرانسوی ها پیوست، کل Tupinambás کشته می شوند و Abeguar به یک پرنده تبدیل می شود که بیش از دو صد سال طول می کشد تا یانینا را پیدا کند. در سال 1825، جنگجو Manuel Balaio است که با جانایانا و دو دخترش در Maranhão زندگی می کند. هنگامی که یکی از دخترانش توسط فرمانده پولیس مزدور مورد تجاوز قرار می گیرد، Balaio منجر می شود مردم محلی مظلوم علیه پلیس و شهر Caxias را از بین ببرند. دولت دوک د کاسایاس و نیروهایش را که ستیزه جویان شورشی را می فرستد ارسال می کند و بالایو دوباره به پرنده تبدیل می شود که برای بیش از صد و چهل ساله پرواز می کند تا دوباره یاناینا را پیدا کند. در سال 1968، در ریو، جنگجو Cau است، اما جانایانا یک دانشجوی انقلابی است که با یک شورشی دیگر زندگی می کند. زمانی که پلیس سرکوبگرانه توسط پلیس سرکوبگرانه کاو و جاناینا دستگیر می شوند، شورشیان را متقاعد می کنند که جاناینا را از شکنجه محافظت می کند و او توسط مأموران سابقش اخراج می شود. فقط فيجيو زنداني با او صحبت مي کند و کوا او را به مسائل سياسي آموزش مي دهد. با عفو، Cau با Fijão به محله های فقیر می رود و معلم و عضو گروه جنایتکار Falange Vermelha می شود. هنگامی که پلیس به غارت دامن می زند، کوا دوباره به یک پرنده تبدیل می شود که بیش از صد سال طول می کشد تا دوباره یاناینا را پیدا کند. در سال 2096، در ریودوژانیرو، تعداد کمی از مردم می توانند از آب استفاده کنند که عمدتا توسط شرکت دولتی Aquabrás استفاده می شود. جنگجو در حال حاضر یک روزنامه نگار است و یاناینا یک تماس دختر است. هنگامی که رئیس جمهور اکبراس توسط گروهی از شورشیان ربوده شده است، جنگجوی جاننیا را در تلویزیون می بیند و به او آبابراس می رود تا او را نجات دهد.