مرد متمولی پس از فوت همسرش با زن بیوهای ازدواج میکند.هر دو از ازدواج نخستشان دختری دارند.همسر تازهی مرد متمول سعی میکند نادختریش را از بین ببرد تا خود وارث ثروت همسرش باشد.ولی مرد جوان،دختر را از توطئهای که برایش طرح کردهاند آگاه کرده و او را از مهلکه میرهاند.در همین حال مرد متمول (پدر دختر) کشته میشود و با صحنه سازی مرد جوان متهم به این قتل میگردد.جوان پیش از آنکه گرفتار شود میگرزد و پس از پیگیری سرانجام درمییابد که قاتل در واقع برادر مرد متمول است که همه گمان میبرند که در قید حیات نیست.قاتل گرفتار شده و دختر نیز با مرد جوان ازدواج میکند.