یک دختر که یک خواننده در یک کاباره است، به شدت توسط رئیس خود کنترل می شود. تنها امید او برای نجات او از جانب دوستان ایرانی او است که مشغول رانندگی کامیون های حمل و نقل بین المللی است. یک بار، دختر در کنسرت در زندان نگه می دارد و می داند به کسی که به اعدام محکوم شده است. دو نفر از آنها عشق می ورزند و وقتی راننده کامیون آمادگی خود را برای صرفه جویی در آن اعلام می کند، سعی دارد زندانیان را نیز نجات دهد، اما هر دو آنها در این فرایند گرفتار شده و مجبور به ادامه زندگی وحشتناک خود هستند.