آناتومی قتل کریستف Frédérique، عاشق خود را به قتل رساند. او در 20 سالگی خود، کارآفرین است که دوست دارد جوجه ها را با فیلیپ دوست خود غم انگیزش دوست داشته باشد؛ او در 30 سالگی خود است، یک دکتر دو بار با دو فرزند طلاق گرفته است. پس از بازجویی پلیس از جرم و مصاحبه با دختر نوجوانش، ما به آغاز روابط خود ادامه می دهیم و به نتیجه می رسیم. Frédérique به سمت شیرین کریستوف جذب می شود؛ او در مورد گذشته اش عاطفی و متضاد در مورد جنسیت او است. رابطه جنسی او بعدا تبدیل به یک مسئله می شود، همانطور که رابطه او با فیلیپ نیز دارد. آیا عاشقان در جذابیت، انتظار و عصبانیت یکدیگر را غرق می کنند؟ چرا کریستف کشتن؟