در قرن 15، در یک روستای فقیر ایتالیایی، راهبان یک کلیسای کوچک، یک کودک رها شده را می گیرند. متاسفانه، برای تمام تلاشهایشان ثابت می کنند که پدر و مادرشان نمیتوانند ردیابی کنند. بنابراین آنها برای مراقبت از آرزوهای منحصر به فرد به این پسر کوچک تنظیم می کنند. مارسلینو زندگی شهری را در میان مردان خدا زندگی می کند، اما وقتی او رشد می کند، مادرش بیشتر و بیشتر از دست می رود. برای جبران غیبت او، او تمایل دارد او را با مریم مقدس شناسایی کند. یک روز، پروردگار محلی، در جستجوی یک کودک برای بالا بردن، تصمیم می گیرد تا مارسلینو را برداشته و او را در قلعه خود بیاورد. او لباس او را به او می پوشاند و به او آموزش عالی می دهد. اما مارسلینو آنجا را بدبخت می کند و در نهایت فرار می کند. او در کنوانسیون عالیرتبه خود، او را به زیبایی به زندگی قبلی خود باز می گرداند. او هنوز مادرش را از دست می دهد، اما زمانی که او در مواجهه با مصلوب شدن، زندگی خود را تغییر می دهد. دوستی فوق العاده بین عیسی و او متولد شده است.