به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: شاهد احمدلو
رای کاربر: 2
«نصرت عشقی» سالهاست در یکی از محلات قدیمی تهران، نانوایی سنگگ دارد و به اتفاق سه پسرش «مسعود» ، «محمود» و «منصور» آنجا را اداره میکند. اما تنها سه دانگ از مغازه به نام اوست و سه دانگ دیگر، متعلق به شریک و دوست قدیمیاش «پرویز» است که ۱۰ سال قبل از ایران مهاجرت کرده و اکنون در ایتالیا زندگی میکند....
کارگردان: علی روئینتن
رای کاربر: 2
داستان دلبستگی دو جوان با طرز فکر متفاوت و از دو خانواده مختلف است که مجبور میشوند با هم پایاننامه بدهند. بدین منظور برای آشنا کردن همدیگر از جهانهای خود دوستان یکدیگر را به هم نشان میدهند و...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 2
برای خانوادهای دو مهمان سرزده که تازه عروس و داماد هستند، میآید و چون وضع مالی خانواده خوب نیست، همسایگان دست به دست هم میدهند تا آبروی صاحبخانه را حفظ کنند...
کارگردان: ایرج طهماسب
رای کاربر: 2
زیر درخت هلو، داستان یک درخت نیست، سرگذشت یک خانواده عجیب و غریب است که همگی سر ساعت ۵ عصر مردهاند ...
کارگردان: ایرج طهماسب
رای کاربر: 2
داستان شیطنتهای پسرعمهزاست که کلاهقرمزی و آقای مجری را به دردسر میاندازد و ماجرای جدیدی پیش میآید که منجر به ورود مهمان ناخواندهای میشود...
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 2
اواسط دهه 60 و اوج دوران جنگ مردی حدود 50 ساله در تهران مشغول قاچاق نوارهای لس آنجلسی و فیلمهای ویدئویی است. او در اثر یک اتفاق در مییابد که توموری در سر دارد و تا دو ماه دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند.
کارگردان: ایرج طهماسب
رای کاربر: 2
ازدواج پردردسر یک دختر شیرینیفروش و یک پسر ساده است که بهدلیل مخالفت شدید پدر پسر و مادر دختر ازدواجشان ۲۰ سال به تاخیر میافتد.
کارگردان: محمدحسین لطیفی
رای کاربر: 2
بازیگری با نام رضا گلزار است که از همسر خود جدا شده. رضا و همسرش یکدیگر را دوست دارند، اما برخی ارتباطات رضا باعث نارضایتی همسرش می شود.
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 2
در «عصر یخبندان» خارپشت ها تصمیم گرفتند رنج خارهای یکدیگر را تحمل کنند، اما کنار هم باشند و به هم گرما بدهند، خارپشت ها تنها جاندارانی بودند که در «عصر یخبندان» زنده ماندند.
کارگردان: فریدون جیرانی
رای کاربر: 2
بازگویی زندگی یک دختر سالم با یک بیمار روانی ثروتمند است که همدیگر را در حین رانندگی در پل پارکوی تهران ملاقات می کنند و خیلی زود با یکدیگر ازدواج می کنند. پل پارکوی تهران برای کوهیار هدایت صرفا بخشی از یک بزرگراه نیست بلکه پلی است به سوی رها روانبخش. پلی که کوهیار فکر می کند با حرکت خلاف جهت روی ...