به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: آرش معیریان
رای کاربر: 1
«دریاکنار» یک ملودرام اجتماعی با زمینههای حادثهای و دلهرهآور است که داستانی اجتماعی، طنز و عاشقانه دارد و با محوریت صفت اخلاق مذموم غیبت شکل میگیرد.
کارگردان: علیرضا فرید
رای کاربر: 3
مرجان، موسی، آتوسا، استوارت، شیلا، احسان، بهزاد، شیرین و دکتر طاهری همگی مسافران قطار تهران استانبول هستند...
کارگردان: آرش معیریان
رای کاربر: 1
حمید(مدرس موسیقی) به اتفاق خواهرش تعدادی از بچه های بی سرپرست را برای اردو به شمال کشور میبرند، آنها با مینو که به اتفاق پدر و نا مادری اش در آنجا زندگی میکند آشنا میشوند و این باعث بروز حوادث تلخ و شیرین میشود...
کارگردان: هادی شامانی
رای کاربر: 4
نادر سرپرست یک گروه موسیقی است که با دوستش تصمیم به نقشه اجرای دزدی میگیرد که در این مسیر با مشکلات و اتفاقاتی مواجه میشوند.
کارگردان: فرشاد ارج
رای کاربر: 1
یک جوان نابغه کامپیوتر (علی صادقی) توسط یک گروه تبهکار ربوده می شود...
کارگردان: محسن منشیزاده
رای کاربر: 1
سروش مدیر شرکتی است که همسر وی به روابط کاری او مشکوک شده و از این رو تصمیم میگیرد خودش منشی شرکت همسرش شود و…
کارگردان: رضا کریمی
رای کاربر: 6
یحیی که رزمنده جوانی است و برای یک مرخصی چند روزه به شهر آمده ناخواسته در موقعیتی خاص قرار میگیرد و مردد میشود در اینکه در شهر بماند یا دوباره به منطقه برگردد...
کارگردان: قاسم جعفری
رای کاربر: 7
گفتند دیوانه را ببین مجنون شده. انتظار را زندگی میکند چون یعقوب به وقت حکمرانی یوسف. گفتی مردم عادی چه میدانند که یعقوب تمام آن سالها انتظار را عاشقی کرد.
کارگردان: داوود موثقی
رای کاربر: 1
پونه همسرش اردلان را زیر فشار قرار میدهد تا برایش ماشین خارجی بخرد، اردلان که کارمند سادهای بیش نیست استطاعت برآورده کردن چنین خواستهای را ندارد و همین امر موجب میشود تا زندگی آنها دستخوش حوادثی گردد و تا آستانه جدایی پیش بروند.
کارگردان: فرشاد ارج
رای کاربر: 1
رامین، جسد پدرش را که فوت شده به قبرستانی که او وصیت کرده می برد و در آنجا متوجه می شود که قبر پدرش میلیون ها تومان ارزش دارد و وسوسه می شود تا قبر را بفروشد! او برای پیدا کردن محلی برای دفن پدرش دچار مشکل می شود.
کارگردان: خسرو معصومی
رای کاربر: 6
سالار یکی از ملاکین بانفوذ منطقه هزارجریب، در آرزوی فرزندی تصمیم میگیرد برای چهارمین بار ازدواج کند. آقعمو که معتاد به مواد مخدر است و در گاوداری صالح مشغول به کار است، میپذیرد در ازای پرداخت بدهی که به صالح دارد، دخترش را به عقد برادرش سالار در بیاورد. بهار که از قبل دل در گرو کسری داشته، در مق...