امید فاخر : فانی گیم " ساخته" میشاییل هانکه " با بازی نائومي واتس[آنا ]، تيم راث[جورج فاربر]، مايکل پيت[پل]، برادي کوربت[پيتر]، حکایت خانواده ایی را روایت می کند که برای گذراندن...
18 آذر 1395
فانی گیم " ساخته" میشاییل هانکه " با بازی نائومي واتس[آنا ]، تيم راث[جورج فاربر]، مايکل پيت[پل]، برادي کوربت[پيتر]، حکایت خانواده ایی را روایت می کند که برای گذراندن تعطیلات به خانهی ویلایی خود رفتهاند. در بدو ورود با پیداشدن دو پسر آرامششان برهم میریزد. پیتر و پل با زمینهچینی، آنا، جورج و پسر کوچکشان جورجی را در خانه حبس و سپس شروع به بازیهایی میکنند که با یک شرطبندی فجیع آغاز میشود.. پيتر به آنها مي گويد که حاضر است شرط ببند هيچ کدام از آنها در ساعت 9 صبح روز بعد زنده نخواهند بود. خانواده فاربر سعي مي کنند تا به هر وسيله اي که شده، از چنگ اين دو قاتل خونسرد فرار کنند. اما منطقه اي که در آن زندگي مي کنند،در طول شب ابتدا بچه آنان کشته مي شود و آنا که براي آوردن کمک از خانه گريخته، بار ديگر به چنگ پيتر و پل مي افتد. آن دو بعد از کشتن جورج، انا را سوار قايق کرده و قبل از فرا رسيدن ساعت 9 صبح او را نيز غرق مي کنند. سپس به نزديک ترين ويلا مي روند تا بازي بامزه خود رابا خانواده اي ديگر از سر بگيرند.
هانکه فيلمساز کهنه کاري است که خشونت و مطالعه آن در جامعه امروز تم ثابت آثار او تشکيل مي دهد. فيلم هاي او همزمان هم جذاب و هم دافعه برانگيزند. مانند پيتر و پل که در عين خوش سيما و جوان بودن، خوف ناک هم هستند. اشتباه خواهد بود اگر آنها را معصوم و خانواده فاربر را در بروز حوادث آتي مقصر-حتي اندکي- بدانيم. آن دو با نقشه اي از پيش طراحي شده که بازي مي ماند، بعد از کشتن همسايه به سراغ فاربرها مي روند و بعد از تمام شدن کار آنان، بازي تازه اي را با همسايه آنها آغاز خواهند کرد. پس حرف هاي به ظاهر فلسفي اين دو موجود نفرت انگيز را نبايد چندان جدي گرفت. البته مي شود آنها را با شکنجه گراني که مي کوشند درس اخلاق به قرباني نگون بخت خود بدهند مقايسه کرد، افرادي که مابه ازاي واقعي شان در کشور ما نيز اندک نيست، و در اين موقعيت است که حرف هاي هانکه معنا پيدا مي کند “هانکه” در سال 1997 فیلم Funny Games را ساخت و اکنون پس از 10 سال دست به بازسازی فیلم خود و تهیهی نسخهی امریکایی این فیلم زده است.. “بازیهای مسخره” شاید یکی از خشنترین فیلمهای یک دههی اخیر باشد، اما نکتهی جالب اینجاست که بیننده چیز چندانی از این خشونت را با چشم نمیبیند. در فیلمهای جنگی و اکشن دهها برابر این فیلم، آدم کشته میشود اما تفاوت در اینجاست که هانکه حساسیت ما را به خشونت و آسیبدیدن بسیار بالا برده است.
برای کسی هر دو برگردان هانکه را از این فیلمنامه دیده باشد، انتخاب میان این دو سخت خواهد بود. هر دو فیلم به یک اندازه قویاند و ماجرای قاتلین خوشبرورویی هستند که قتل برای آنها یک بازی بامزه و یا عجیب است. هانکه فیلمساز کهنهکاری است که خشونت و مطالعهی آن در جامعهی امروز تم ثابت آثار او را تشکیل میدهد. فیلمهای او همزمان هم جذاب و هم دافعه برانگیزند. “بازیهای مسخره” هم مثل سایر آثار هانکه از گونه فیلمهاییست که همه چیز فقط نمایش داده میشود و نه توضیح. صحنه به صحنه بر ابهامات و سوالات تماشاگر اضافه میشود اما در عین حال، قضیه به صورتی پیش میرود که هیچ پاسخی هم ما را ارضا نخواهد کرد.
عدهی زیادی تحمل دیدن چنین فیلمهایی را ندارند چون به همهی تصورات تماشاگر از یک فیلم سینمایی و قراردادهای نانوشتهی کلاسیکی که بین فیلم و بینندهاش در طی 100 سال عمر سینما بسته شده، دهنکجی میکنند. فشار فزایندهای که فیلم روی بیننده وارد میکند باعث میشود تا بیننده غیر از مشکل فهم روابط علی و معلولی دنیای فیلم، یک فشار روانی دیگر را هم حس کند. هانکه در جای جای فیلم برای تنفس تماشاگر و تخلیهی فشار روانی، صحنههایی را پیشبینی کرده که با نگاهی دوباره، همانها هم دست کمی از بقیهی صحنههای فیلم ندارند. به هر حال باید اشاره کرد که اگر فیلم میبینید تا کیف کنید، هیچگاه یک فیلم از “هانکه” انتخاب خوبی نخواهد بود!
شناسه نقد :4532608
منبع: کافه نقد
هنوز کسی برای این مطلب نظری نگذاشته است. اولین نفری باشید که نظر میدهید
خانواده فاربر برای گذراندن تعطیلات به خانه ویلایی خود در کنار دریاچه رفته اند. اما در بدو ورود با پیدا شدن سر و کله دو پسر خوش سیما – پیتر و پل – با لباس های گلف بر تن آرامش شان بر هم می ریزد…