یک عاشقانه .. مملو از شعار

فیلم پیمان معادی که در زمان بمباران های سال 66 تهران روایت میشود،  روایتگر دو فضای مختلف است با دو نوع روایت متفاوت. روایت اول در فضای آپارتمانی که همسایگانش از طیف های مختلف هستند و در زمان بمباران در زیرزمین خانه دور هم جمع میشوند شکل میگیرد . در مرکز اتفاقات زن و شوهری (با بازی پیمان معادی و لیلا حاتمی) حضور دارند که دچار مشکل عاطفی شده اند و نوجوانی که در زمان جمع شدن همسایه ها در زیرزمین عاشق دختر یکی از همسایه ها میشود. در این بخش از روایات ریتم کندتر است ، فشا کم نور است و فضا و زندگی ها آرام تر سپری میشوند به جز شلوغ کاری های پدر سر نوجوان با بازی سیامک صفری. در این بخش ما شاهد روایات دو قصه عاشقانه به موازات هم هستیم یک عشقی که در حال فروچاشی است و دوم عضقی که درحال شکل گرفتن است.  ریتم  کمی کند و سکوت های فیلم با توجه به فضای قصه و بازی قابل قبول بازیگران در سکوت نه تنها بیننده را خسته نمیکند بلکه تماشاچی را کنجکاو میکند تا ببیند سرانجام این دو عشق به کج میرسد.

حبیب رضایی در فیلم سینمایی بمب یک عاشقانه

در بخش دوم روایات که در فضای بیرونی میگذرد ما به طور کلی با نوعی دیگر از دکوپاژ و داستان گویی مواجه هستیم. در این بخش بیشتر کار در فضای مدرسه ای میگذرد که دوشخصیت اصلی مرد داستان در آن حضور دارند. یکی به عنوان ناظم و دیگری به عنوان یک دانش آموز خوش خط. در این بخش ریتم اتفاقات تندتر میشود و شاهد صحنه هایی پر از حرکت و کلام و اغراق در شعار زدگی میشویم. به حدی که تاکید و پر رنگ شدن بازی با شعار مرگ بر آمریکا و ... بینده را از فضای اصلی داستان خارج میکند به طوریکه گه گاه مخاطب حس میکند اصلا قصه اصلی فیلم درباره شعاردادن و شعار گفتن است.

مدیر مدرسه با بازی سیامک انصاری به دنبال استفاده ابزاری از شعار دادن و شعار نوشتن است و این رفتار وی گاهی باعث ایجاد خنده و فضای مفرح در فیلم میشود اما به حدی در فیلم پر رنگ میشود که رگه های عاشقانه فیلم از بین میرود و فیلم را به سمت و سوی سیاسی شدن سوق میدهد. جالب اینکه در موضع سیاسی هم فیلم همه را مورد نوازش قرار میدهد.

لیلا حاتمی در فیلم سینمایی بمب یک عاشقانه

ما در وقایع مدرسه شاهد پیرنگ هایی از اتفاقات عاشقانه فیلم هستیم که میشد با پرداخت بهتر به آنها فیلم را به اثری کامل تبدیل کند اما در این بخش فیلم به جز چند صحنه خوب بیشتر به سمت شعار زدگی یش رفته است.

فیلم از لحاظ روایت سال 66  علی رغم طراحی خوب صحنه و لباس بیشتر بر روی بمباران هر شب تهران تمرکز کرده و به غیر از صحنه کلیشه ای صف نفت چیز خاصی ندارد و حتی در روایت به دلیل شعار زدگی دچار گاف تاریخی هم میشود و جمله بیل کلینتون را به ریگان نسبت میدهد.

پیمان معادی در فیلم سینمایی بمب یک عاشقانه

فیلم بازی های نسبتا یکدستی دارد و به خصوص بازیگر نقش نوجوان فیلم بازی بسیار خوبی ارائه داده است . فیلم بمب یک عاشقانه باتوجه به نوع روایتش دو پایان دارد. پایان بندی روایت اول امید بخش و دلنشین است و پایان بندی دوم در همان فضای شعار گونه فیلم به طوری است که هرکس میتواند از زغم خویش برایش تفسیری پیدا کند.

پیمان معادی میتوانست با خروج از فضای شعارگونه اثرش را به یک فیلم موفق تبدیل کند اما اکنون تنها با روایتی دوپاره از دغدغه های نویسنده و کارگردان مواجهیم که تبدیل به یک اثر واحد و خوب نمی شود. 

شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]

شما نیز می‌توانید نقدها و یادداشت‌های خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هم‌اکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.

نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلم‌های سینمایی، سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.