روزگار وهن آميزي است انگار ديگر كسي دل و دماغي ندارد براي زندگي انگار تمام كائنات حالشان مشئوم است. غمي زياد زمين را فرا گرفته تلخ كامي هم ديگر سياه نمايي به شمار نمي رود،حقيقت است شما هم نيز ميشنويد؟ همه جا سكوت است ديگر پرندگان مدت زماني است نميخوانند. خبري است ! قرار است اتفاقي رخ دهد! چه حس غريبي نيز دارم اين روزها به مانند موناليزا خنده ام توأمان با گريه نميدانم بمانم يا بروم. گير كرد ام در اين محنت آباد. چرا اين زمستان سياه تمام نميشود! چرا هرچقدر برف باريد چيزي را نشست ببرد! ديگر امتناع نمي ورزم از گفتن حال بدم. لختي بعد سلام من حالم بد است و اميدوارم شما خوب باشيد. عکس:امیرحسین شجاعی
هومن سیدی | روزگار وهن آميزي است
انگار ديگر كسي دل و دماغي ندارد براي زندگي
انگار تمام كائنات حالشان مشئوم است....
4،074
1398/12/01