. مامان . من نزدیک‌های چهلم . خیلی عجیب است گاهی که دست‌هایم شبیه به چنگی‌ست که هزار نوازنده یادشان رفته‌است که هست! تنم احساس فرشی را دارد که هزار کُشتی روی آن گرفته‌اند ، خیس و کوبیده! سرم از هزار خبر اندازه خیکِ مردهای عیاش شده!که دارایی هر روزشان بادِ گلوست! قدم از قدم بر نمی‌دارم و راکد و برجای مانده انگار کن در انتهای شیشه شکم دارِ شراب بزرگترین مهمانی‌ام که جا ماند و به سلامتی خورده نشد! دقیقن همان لحظه‌ای که لحظه تمام می‌شود و انگار قرار نیست چیزی ادامه پیدا کند من به تو فکر می‌کنم و ادامه می‌دهم . ما مان . ای وصل‌ترین مقطع ... من در عکسِ سحر مختاری عزیز نگاتیو
صابر ابر | .
مامان
.
من نزدیک‌های چهلم
.
خیلی عجیب است
گاهی که دست‌هایم شبیه به چنگی‌ست که هزار نوازنده یادشان...
1،263
1399/06/16