' سوال: جمعهی خود را چگونه گذراندید؟ (ضمن عرض خسته نباشید به کنکوریهای عزیز) ' جواب: به نام خدا. دیر از خواب بیدار شدیم و خدا را شکر کردیم که کنکور نداریم. بعد یادمان آمد همان سالی که کنکور داشتیم هم خواب را به کنکور ریاضی_فیزیک ترجیح داده بودیم. آن سال کنکور سراسری ریاضی_فیزیک صبح برگزار میشد و کنکور هنر عصر. ما برای هر دو ثبتنام کرده بودیم. جمعه صبح ساعت ۵:۳۰ بیدار شدیم و دیدیم خیلی خوابمان میآید، تمرکزِ تستزنی را هم بیشتر روی کنکور هنر گذاشته بودیم و بعید بود در رشتهی ریاضی_فیزیک در تهران چیزی قبول شویم، شهرستان هم که خانواده اجازه نمیدادند برویم، بههمین دلیل فکر کردیم بهتر است در آغوشِ خوابِ صبحگاهی فرو رفته و با انرژی کامل، ساعت ۱۴ به سمت کنکور هنر بشتابیم. خدا را شکر مادر و پدر تقریبا هیچ کاری به درس و مشق ما نداشتند، در این مورد به ما اعتماد کامل داشتند و ما خودمان برای خودمان تصمیم میگرفتیم! در نتیجه ساعت ۵:۳۰ صبحِ روزِ کنکور سراسری، ساعت را خاموش کرده و با خیال راحت گرفتیم تخت خوابیدیم! • • • پینوشت: ۱.نتیجهی اون خواب صبحگاهی، قبول شدن در رشتهی موسیقی دانشگاه هنر، جدیتر شدنِ نوازندگی و آشنا شدن با آدمهای بسیار هنرمند و دوستداشتنی شد که امروز بابتش خوشحالم. ' ۲.بعضی چیزها اینقدر قشنگن که از فرطِ زیبایی غمگینت میکنن، چه بشنوی، چه ببینی. ‘ ‘ ‘ #جمعه #روزمرِگی #روزمرگی
27،173
744
1398/04/14