فیلم اول سروش صحت (جهان با من برقص) را در حالی دیدم که فیلمساز خودش پشت سر من نشسته بود و من اوایل فیلم این نگرانی را داشتم که اگر کارش درنیامده باشد و یا دور از سلیقه حرفه ای من باشد، بدون اینکه تعارفی کرده و یا دروغ خوش آیندی برایش گفته باشم ، چگونه باید مکنونات قلبی ام را آشکار کنم. اما آنچه که بتدریج نگرانی ام را از شباهت های ناگزیر ابتدای فیلم به کپی های آثار فرهادی و کیارستمی آسوده کرد و اشتیاقم را برای دیدن ادامه اش بیشتر و بیشتر کرد، زبان سینمایی کاملا مستقل و شخصی سروش بود که چه در فیلمنامه و چه در اجرا ( البته با اشکالات کوچکی که اشاره خواهم کرد)، خبر از ورود یک سینماگر خوش قریحه را می داد با نگاه ویژه خودش که معتقدم اگر از این لحن و بیان خوب مراقبت کند به زودی به فیلمسازی صاحب سبک تبدیل خواهد شد. بیان ویژه ای که مهمترین شاخصه اش بیرون کشیدن موقعیت های سرخوشانه از درون صحنه هایی کاملا جدی و گاه تراژیک است ، و تبدیل آن به موقعیت هایی ابزورد و بکت وار و طنزی خاص که به خوبی اضمحلال و فروپاشی مناسبات اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی پیرامونمان را به رخ مان می کشد... (اگرچه تکراربعضی از این موقعیت ها مثل در زدن در طویله و دعواهای ناموسی رفقا حرف زدن با گاو و... نیاز به پختگی و ایجاز بیشتری دارد تا به امضای کارگردان تبدیل شود. و یا بعضی از شخصیت ها که درنیامده مثل نقش جوادعزتی که اصلا انگار پلان هایی کم دارد و یا گرفته نشده و یا حذف شده...) از آنجائیکه سروش را بسیار دوست دارم دلم نیامد که این را هم نگویم که نمایش نواختن های موسیقی داخل فیلم و نیز صحنه های فراواقعیتی نوازندگی بر روی تاب و نظاره جهان بر دار شده در جنگل واپرا خواندن هانیه توسلی و شام آخر جهان نشسته بر جایگاه مسیح ... را اصلا دوست نداشتم و آزارم دادند و آرزو کردم که کاش هیچ کدامشان در فیلم نمی بودند ، چرا که معتقدم سروش انقدر خوب و روان با واقعیت های روزمره و ساده زندگی بازی کرده که نیازی به این گونه فرمالیسم روشنفکرمابانه ندارد، لحن نامتجانسی که حتی می تواند ظن خودنمایی سازنده را نیز به ذهن تماشاگر متبادر نماید.
ابوالحسن داوودی | فیلم اول سروش صحت (جهان با من برقص) را در حالی دیدم که فیلمساز خودش پشت سر من نشسته بود و من اوایل ...
25
1398/02/04