بچه ها و عروس ها و دامادهای زبل و پول پرست سالارخان، می خواهند برای تصاحب اموالش، او را به خانه سالمندان ببرند؛ غافل از اینکه نوه های زرنگ، دست والدین را خواندهاند و برای نجات پدربزرگ، چنان نقشه های عجیب و غریبی را پیاده می کنند که بیا و ببین!