کیت دارای یک بوتیک کوچک است که در آن لباس های پرنعمت را به فروش می رساند. او دوست دارد از اسنو که مادرش فکر می کند که کیت یک شهروند درجه دوم به دلیل خط کار خود است. هری با کیت ملاقات می کند و فورا در عشق می افتد. فرانچسکو یک دکتر است که متوجه می شود که او سرطان دارد و به کیت می گوید که او با هری پاره می شود ...