به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مهرداد فرید
روایت جیببری است که با زدن جیب زائران در حرم امام رضا روزگار میگذراند اما پس از چندی از کرده خود پشیمان میشود. برخلاف انتظار، این داستان ماهیت طنز ندارد. ده کاراکتر اصلی در داستان وجود دارد که با توجه به نوع داستان، همگی بار قصه را به دوش میکشند و در پیشبرد آن سهیم هستند.
کارگردان: مسعود کیمیایی
یک زن به نام خاتون که چهرهای خونین دارد، در حال فرار از دست افرادی است که قصد ربودن او را دارند. این زن در نهایت موفق میشود خود را به محلی که سابقاً سینما بوده و هم اکنون باشگاه بیلیارد است، برساند و در آنجا با 2 مرد مواجه شود که به او پناه میدهند اما...
کارگردان: داریوش مهرجویی
تیمسار سلیمانی و همسرش در روابط خود به بن بست میرسند. تلاشهای وکیل خانواده برای بهبود اوضاع زندگی آنها بینتیجه میماند. سالها بعد گناهان تیمسار گریبان مازیار (پسر جوانش) را میگیرد و مسیر عشق و زندگی او را دشوار میسازد.
کارگردان: سیروس الوند
داستان دو دختر جوان است که با هم دوست هستند و درحالی که یکی از آنها نامزد دارد رابطه عاشقانهای بین نامزد دختر با دوست او برقرار شده است...
کارگردان: تهمینه میلانی
زن و شوهری یک بیوه جوان را در سفر به سوی زادگاهاش همراهی میکنند که در طول سفر سیما متوجه رابطه پنهانی همسرش با بیوه جوان میشود. آنها به علت بارندگی و مسدود شدن جاده، مجبور میشوند تا شب را در یک شهر عبوری، سپری کنند. در شهر، مردی زنش را به علت خیانت کشته است و حالا این قاتل به طور اتفاقی با این سه نفر رو به رو میشود و…
کارگردان: علی روئینتن
این فیلم داستان دختر یکی از کشتهشدگان نظامی زمان جنگ ایران و عراق است که بعد از سالها به وصیت پدرش به سراغ فرمانده و همرزم وی میرود.
کارگردان: کیومرث پوراحمد
سرگذشت واقعی یکی از نیروهای اطلاعات لشکر زرهی نجف اشرف در عملیات والفجر ۴ را نمایش میدهد که برای شناسایی به یک منطقهی مینگذاری شده در خاک عراق میرود و ۱۷ روز تمام با پایی زخمی انتظار میکشد تا بالاخره به کمکش میآیند ولی…
کارگردان: فریدون جیرانی
بازگویی زندگی یک دختر سالم با یک بیمار روانی ثروتمند است که همدیگر را در حین رانندگی در پل پارکوی تهران ملاقات می کنند و خیلی زود با یکدیگر ازدواج می کنند. پل پارکوی تهران برای کوهیار هدایت صرفا بخشی از یک بزرگراه نیست بلکه پلی است به سوی رها روانبخش. پلی که کوهیار فکر می کند با حرکت خلاف جهت روی آن به قصه عشق می رسد، اما نمی داند که سرنجام این قصه لالایی نیست...
داشتم تحقیق میکردم میزان خنده های مضحکه آمیز به کدوم شون بیش تر بوده تا به ترتیب شماره گذاری شون کنم و لیست رو ویرایش کنم.
الان ویرایش شد. :)