به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
سیروس مقدم در مقام کارگردان و محسن تنابنده بهعنوان نویسنده اصلی، امسال با تغییراتی جزیی در تیم بازیگران، شخصیتهای اصلی، داستان کلی و فضا، پایتخت پنجم را روانه آنتن پخش شبکه یک کردهاند تا شخصیتهای دوستداشتنی این مجموعه، در ایام نوروز، همراه مخاطبان باشند. در برخی سریهای این سریال، نام پایتخت، تنها یادآور ارتباطش با سری اول مجموعه بود که در جادهای بهسوی پایتخت ایران و سپس در شهر تهران، رخ میداد. با وجود پخش 4 قسمت از سری جدید، هنوز مشخص نیست که داستان، این بار هم شخصیتهایش را به پایتخت خواهد کشاند یا نه.
در مجموعههای نوروزی، به علت آنکه سازندگان تنها 14 شب برای ارائه آنچه ساختهاند، فرصت دارند، زمانی برای حاشیه رفتن نیست و باید بهسرعت مخاطب را قانع کنند که از لحظات خوشی و تفریح عیدانهاش بگذرد و ساعتی را به تماشای حاصل کار تیم سازنده اختصاص دهد. مجموعههای پایتخت، بهدلیل موفقیتهای پیاپی، در ذهن مخاطب دارای اعتباری است که بهرحال، بخشی از وقتش را از پیش برای تماشای آن، کنار خواهد گذاشت.
به همین علت، در این چند قسمت اکرانشده از سریال پایتخت، هنوز مشخص نیست که سیر اصلی داستان، قرار است روی کدام پیرنگ فرعی، بنا شود؟ آسیب روحی و خُلقی هما، که در تمام مجموعههای پیشین، محور عقلانیت و بلوغ بود و در قسمت نخست پخش سری پنجم، بنظر میرسید این ویژگیها دستخوش تغییر شده است؟ دعوای جدید بین ارسطو و نقی که باید گفت دیگر کمی تکراری و نخنما شده است؟ مشکلات جوانانه بهتاش، فرزند ارشد فهیمه که در این قسمت، ناگهان بدل به یکی از شخصیتهای اصلی شده است؟ هنوز هیچکدام از این پیرنگ نشان ندادهاند که قابلیت تبدیل به داستان اصلی را داشته باشند.
بنظر میرسد فضا و حال و هوای «پایتخت» دیگر هر چه در چنته داشته، در سریهای قبل ارائه کرده و تا اینجای پخش سری جدید، شگفتی و نوآوری ویژه و جذابیت افزودهای برای مخاطب به همراه نداشته است. مگر اینکه در قسمتهای باقیمانده، ناگهان پیچشی در روند وقایع رخ دهد و سری جدید «پایتخت» به جای مصرف از اعتبار سریهای موفق قبلی، خود اعتبار جدیدی بر این مجموعهها اضافه کند.
طنز «پایتخت» همواره تفاوتی با دیگر طنزهای رایج صدا و سیما داشته است. تیم سازنده، همواره بر نوعی ادب در طنز پایبند بودهاند که گویا در این سری با شوخی با واژههای «کودکِش» و برخورد کش قسمت باربند موتور با بدن هنرپیشهها و ...دچار کمی تنزل شده است. همچنین در تمامی حال و هوای سریهای قبل، در شخصتپردازی شخصیتهای اصلی، مانند نقی، ارسطو، بهبود و ... در عین تنش و اختلافنظر و کشمکشهای فراوان، هیچگاه شخصیتها به طرف هزل و بدذاتی و نامهربانی در حق هم پیش نمیرفتند. باید امیدوار بود که کمی از این جلوههای ناخوشایند که تاکنون در رفتار و کنش و واکنش بین شخصیتها رخ دادهاست، در ادامه بدل به همان رفتارهای انسانی و خاکستری که نه عیب برجستهای داشتند و نه حُسن فراانسانی، شود و این سریال هم به ورطۀ ایجاد طنز و کمدی با استفاده از تاکید بر رفتارهای سخیف انسانی نیفتد.
در بازی هنرپیشهها، در هر سری، برای دو شخصیت اصلی بهخصوص نقی، نوعی شناسه طراحی میشد که به وسیلۀ آن، این شخصیتها در افواه عامه و برخوردهای روزمرۀ مخاطبان، شناخته میشدند. تکیهکلامها و حرکات و اطوارهای خاص، از این جمله بود. در این سری، این تصادف، زمینهساز ایجاد نوعی میمیک و اطوار متناوب و خاص برای سهچهار نقش اصلی سریال شده که به شکلهای مختلفی بروز کرده است. هنوز مشخص نیست که هنرپیشگان و نویسندگان متن، موفق خواهند شد این میمیکها و تکیههای کلامی و بصری را بین مردم به نشانه مقبولیت این سریال، رایج کنند یا خیر.
در هر سری، تم خاصی در نظر گرفته میشد که علاوه بر ارتباط خاصش با فضای خطۀ سرسبز شمال کشور، به نوعی دربارۀ یکی از معضلات و مسائل مهم اجتماعی بیان مسئله میکرد و با زبان شیرین طنز و با لحن و داستانی شریف، انسانی و پرکشش، داستان را به نتایجی مفید و مطلوب میرساند. در سری اول، مسئله مهاجرت به پایتخت، در فصل بعد، مسئله زیارت و وجهه اجتماعی آن، در فصل سوم، ورزش ملی کشتی، برخورد یک خانواده موفق با مسئله موفقیتها و شکستهای یکی از اعضای خانواده و در فصل چهارم، ساختوساز غیر مجاز در طبیعت شمال که به نوعی ثروت ملی محسوب میشود، با موفقیت و جذابیت کافی مطرح شد.
با توجه به نشانههای مبنی بر حضور پررنگتر نسل جوان و نوجوان در این سریال، مقوله فضای مجازی، ارتباط با جنس مخالف، به عرصه رسیدن نسل نوی ایرانی، معضل شغل، بیکاری و وسوسه دود و افیون، شاید، این بار محور داستان قرار است، همین موضوع باشد. اگر چنین شود و نویسندگان این سریال، توانسته باشند به خوبی سریهای قبلی از پس پردازش آن برآیند، شاید شاهد یکی از جذاب ترین سریهای پایتخت باشیم.
البته کیفیت متن، حفظ یکدستی با سریهای قبلی و مسائلی از این دست، باید در این سری هم رعایت شده باشد تا فصل پنجم «پایتخت» رکورددار مجموعههای موفق تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی شود.
سیروس مقدم و محسن تنابنده، طی این چهارفصل از سریال «پایتخت» همکاری موفق و خوبی را با یکدیگر و بقیه اعضای تیم، رقم زدهاند. متنهای موفق و متین، کارگردانی مناسب و قوی، استفادۀ مفید و بدونحاشیه از طبیعت شمال و همچنین لهجه و فرهنگ مردم این خطه از سرزمینمان و شخصیتپردازیهای بسیار واقعگرایانه و شیرین، همواره از نقاط قوت این سریال بوده است.
بازیهای خوب و بیادماندنی هنرپیشگان هم در عمر هنری هرکدام از جمله موفقترین تجربیاتشان در زمینه بازیگری محسوب میگردد. متفاوتترین ایفای نقش هنرپیشه باسابقۀ طنز، علیرضا خمسه نیز در این سریال رقم خورده است.
از جمله دیگر نکات مثبت بسیار پررنگ این مجموعه، باید به نگاه منطقی، انسانی و ارزشمدار تیم سازنده به نقش زن در خانواده و اجتماع پرداخت. ایجاد شخصیتی مانند «هما» که در عین داشتن موفقیتهای شخصی بسیار و حتی فراتر از همسر و دیگر اعضای خانواده، همچنان بسیار متواضعانه و از موضع محبت و وظیفهشناسی، به اداره خانواده خود میپردازد. جنه مثبت دیگر این نگرش در داستان، به برخورد و تعامل بین این زوج میپردازد. جایی که نقی حتی گاهی به همسر خود حسادت میکند، اما بالاخره این خانواده و محبت جاری بین آنها، زمینهساز ایجاد حس مثبت و معقول به موفقیتهای طرفین میشود و حسهای ناخوشایند جاری بین آن دو از بین میرود. نقی، بهرحال حامیانه و مهربانانه با همسر خود برخورد میکند و توان و موفقیتهای او را به رسمیت میشناسد. بازیهای بسیار مثبت و تاثیرگذار و واقعگرایانه محسن تنابنده و ریما رامینفر، به خوبی این فضای مفید بین این زوج را عینیت بخشیده و به گستره اثرگذاری آن در جامعه کمک کرده است.
تا این قسمت فصل پنجم نیز این جنبه مثبت، به خوبی در داستان حفظ شده است و باید از این دیدگاه، این مجموعه را یکی از بهترین الگوهای فرهنگسازی خانواده موفق ایرانی قلمداد کرد.
مسئله برخورد و نحوۀ رفتار با سالمندان نیز در این سریال جزو فرهنگسازیهای موفق و خوب سالهای اخیر است. خانواده، بدون اینکه این وظیفه را برای خود، بدل به امری شاق یا ناخوشایند کنند، در عین اینکه برایشان کار راحتی نیست، اما با محبت و قدردانی و بدون پیچیدگی، در رفتاری طبیعی و معقول این وظیفه را همه با هم به پیش میبرند.بازی علیرضا خمسه هم در این نقش، بدون آنکه زیاده از حد به ورطۀ کلیشۀ پیرمردهای مهربان و بیآزار رایج بیفتد، توانسته نشان بدهد که این نسل، گرچه ممکن است واقعاً منشاء بروز مشکلاتی برای خانواده باشد، اما بهرحال در نقش پدر و بزرگ خانواده، باید احترام و جایگاهش حفظ شود.
امید است تیم سازنده این سریال، این بار هم بتوانند تجربههای خوشایند تماشای سریهای قبل را برای مخاطب تکرار کند. اگر تیم سازنده همچنان قصد دارند به ساخت این سریال ادامه دهند، شاید لازم باشد برای فصلهای بعدی، انرژی جدیدی در متن، رویکرد و فضای این مجموعه بدمند و از تکراری و بیاثر شدن این سریال، جلوگیری کنند.
این سریال، در دهۀ اخیر صداو سیما، بدل به خاطرهای ماندگار و موفق در تجربیات بصری مخاطبان شده است. چنین آثار ماندگاری، باید محافظت شوند.
گفتنی است در ساخت این فصل نیز محسن تنابنده، احمد مهران فر، علیرضا خمسه، ریما رامینفر، نسرین نصرتی، هومن حاجی عبداللهی، بهرام افشاری، سارا و نیکا فرقانی اصل، مجتبی بلال حبشی، مصطفی بلال حبشی، سلمان خطی بهعنوان بازیگران اصلی و آریا عظیمی نژاد سازندۀ موسیقی متن در ساخت این مجموعه، همکاری کردهاند.
سمیه سادات حسینی
در نهایت اگه میخوان محبوبیت سریال پایتخت از دست نرود یا ادمه ندهند یا اگر ادامه می دهند اشتباه نکنند .
تاماااام
به نظر میرسه این دو قسمتی که پخش شد اصلا پایتخت نبود، به خصوص قسمت آخر که انگار برنامه تبلیغاتی برای رعایت پروتکل بهداشتی بود!
پیام خیلی مبتدیانه و آماتور منتقل شد
به نظرم عوامل سریال سنگین تر بودن اگه این دو قسمت رو نمیساختن
قبول دارم نسبت به فصل های گذشته ضعیف تر بود، اما طبیعیه، چون آقای خشایار الوند فوت کردند و نویسنده جوانی رو جایگزین نویسنده با تجربه کرده بودند.
هر چقدر هم انتقاد بر فصل ششم پایتخت وارد باشه اما این فصل حرف دل مردم بود.
قطعا پایتخت یکی از بهترین سریال های که به دلیل استقبال مردم دنباله دار شد
پایتخت 1 نسبت 2 و 2 نسبت 3 پیشرفت فوق العاده عالی چه از لحاظ فیلم نامه و دیگر جاهات ولی پایتخت 4 نسبت به 3 نظرم یکم ضعیف شد
و 5 نظرم کلا خیلی کلیشهای شد اینکه میرن به سوریه میرن و و و در کل بنظرم اون حالت خوب خودشو از دست داده بود یعنی کانون گرم خانواده که فصل قبلی خیلی خوب روش مانور داده بودند اینجا کلا از بین رف
در مورد 6 هم نظرط ندارم چ کلا نتونستیم تا اخر ببینم و بازم اون قضیه که تو 5 بود اینجا زیادتر هم شد
در کل پایتخت سریال فوقالعاده است ولی از 3 به بعد ٱفتش شروع شد به دلایلی که بالا بهش اشاره کردم
بسیار سریال خوب و سرگرم کننده ای بود !
فقط یه چیزی در برنامه تحلیل و بررسی این مجموعه گفته شده که قراره بهبود در قسمت هایی که قراره ساخته شه بمیره که اصلا ایده ی خوبی نیست چون هم مخاطب ارتباط خوبی با این شخصیت داره و هم این که بعد از چند فصل دوباره برگشته و بخواهن الکی حذفش کنن خیلی ضایعه.
در حین پخش سریال پایتخت،دائما صحبت این موضوع بود که آقایون نویسنده ضعف های فیلمنامه رو با تکیه کلام های اینستاگرامی افراد مختلف مثل احمد ذوقی!؟،ساسی مانکن و... پرکردن (بگذریم که خیلیا مث خود من اصلا این ها رو نمی شناسن)...شوخی های جنسی بیمزه و متلک پراکنی های بیهوده ی سیاسی که بماند... و حالا هم بعد از دو روز از پایان نیمه تمام فیلم خبر رسیده که دوستان زحمت کشیدن و بخش هایی از سریال رو عینا از روی دوسه تا فیلمفارسی کپی کردن...و الان رییس صدا و سیما دستور به رسیدگی داده...!با این همه باز هم صدای فغان و ناله آقایون از سانسور به آسمان بلند بوده وهست...(باز هم بگذریم از این که تابو شکنی های این سریال در تاریخ صدا و سیما نظیر نداشت...!)
قبل از این موضوع و حین تولید سریال و فک می کنم بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی بود که تنابنده اعلام کرد که بعد از پایتخت دیگه توی تلویزیون کار نمی کنه...همون وقت یکی از فعال های رسانه مثال قشنگی زد و تنابنده رو به فردی تشبیه کرد که سر سفره نشسته و لقمه توی دهنشه و می گه بعد از این لقمه دیگه از سر سفره بلند می شم...!
مقصود اینکه بازی دو سر باخت تنابنده درست از همین دوجا شروع شد... در بین عموم مردم و نخبگان نه آن فغان و فریاد ها از سانسور تاثیر زیادی گذاشت و نه حتی این کناره گیری مسخره از صدا و سیما و در ظاهر حمله به حاکمیت! نه تنابنده با سانسور سانسور کردن ها، یا شوخی های سیاسی و جنسی، اشاره به فیلمفارسی ها وگذر از خط قرمزها قهرمان و اسطوره "عموم" مردم شد و نه با اپوزیسیون بازی های پوشالی،بازی های رسانه ای در اینستاگرام و متلک پراکنی های مضحک به حاکمیت...
تنابنده همان تنابنده مانده و احتمالا در وقت مناسب با یک قرارداد"تپل تر" بازگشت شکوهمندی رو در پیش خواهد داشت!حتی با فرض ممنوع الکار شدن،تنابنده محبوبیت مدیری و تقوایی و فردین و... رو هم نداره که یا اهرم فشاری بر مدیران باشه و یا جذابیتی برای رسانه های اونور آب و مخالفین حاکمیت...
بازی دوسر باخت تنابنده از زمانی شروع شد که به جای تلاش برای بهتر کردن کارش،شروع به لگد پراکنی های بیفایده کرد و به قول قدیمی ها خواست هم از توبره بخوره هم از آخور و فکرمیکرد که محبوبیتی هم کسب می کنه...
پ.ن 1:آقای تنابنده!هنوز هم دیر نشده...موقعیت خودت رو دقیقا مشخص کن و محبوبیت به دست بیار...
پ.ن2:ماجرای تنابنده فقط بخشی از حکایت سلبریتیهاست که توهم تاثیرگذاری "عظیم" اجتماعی دارن...!
نکات منفی: فیلم نامه ای که حالت خانوادگی فصل های قبل رو نداشت و صمیمت اش کم تر بود و زیاد هم کشش نداشت. خانواده ی معمولی زیادی با هم درگیر بودن و اینکه سکانس هایی که کوچک تر حرمت بزرگ تر رو نگه نداره نسبتا زیاد بود این فصل( مثل خواب نقی که بهتاش، باباش رو کتک میزنه ! )
در کل پایتخت سریالیه که بین مردم جا باز کرده و اون طور که تنابنده اعلام کرده که با تلویزیون همکاری نمیکنه در آینده، میتونه عواقب بدی برای تلویزیون داشته باشه.
نقطه قوت طنز این سریال شوخی های فکر شده و نه بچگانه (مثل کمدی های بی مزه مانند چشم و گوش بسته)
که باعث شده برای خانواده ها و جوانان جذاب بشه این سریال
شوخی هایی هم داشت که بعضی ها فراتر از عرف صدا و سیما بودند
در کل تنابنده رو میشه جزو نویسندگان توانا در حوزه طنز در نظر گرفت و قلم اون در کنار بازی عالی بازیگر ها دو عاملی بودند که ضعف های محتوایی و فنی این سریالو پوشوندند
و این سریال همچنان بهترین سریال در حال حاضر در تلویزیون هست و نبودش واقعا حس میشه
(نون خ و کامیون و دوپینگ و... هیچ کدوم اندازه یک قسمت این سریال جذابیت ندارند و وقت تلف کردن هستند)
پایتخت هم شانسی که همیشه داشته این بوده که زمان هایی پخش شده که هیچ رقیب قدرتمندی نداشته.
ولی خب جذابیت های خود سریال رو هم نمیشه نادیده گرفت.
از نظر فنی ،سریال پایتخت در تمامی فصل ها هرگز سریال تمیز و بدون اشکالی نبوده و بیشتر اشکالات هم به دلیل عجله برای رساندن سریال به پخش بودند با این حال همیشه حداقل هایی درکار رعایت می شد اما این بار شلخته ترین سری پایتخت رو از همه نظر به خصوص کارگردانی و فیلمبرداری تماشا می کردیم... کادربندی ها و میزانسن های معمولی وحرکات اضافه ی دوربین نقاط ضعف اصلی بودند...کات های ناهمسان وسوتی های در صحنه که مربوط به منشی صحنه بودند هم فراوان بود...استفاده بیش از حد و بی منطق از هلی شات هم به وضوح به قصد گذر زمان و آب بستن به سریال بود:(
بیشتر اشکالات اما به فیلمنامه و کم رمق بودن و ضعف متن بر می گشت...فارغ از سوتی ها و حفره های زیاد متن و ناتوانی داستان در همراه کردن ما ،بی منطقی های اساسی در سراسر سریال به چشم میومد که واقعا عجیب بود.ابداع کردن یک بیماری جدید! برای یکی از شخصیت های اصلی سریال و مواجه نشدن بهبود و رحمت بعد از این همه مقدمه، منطق فیلمنامه رو با خاک یکسان کرد واز هیچکدام هم برای ایجاد موقعیت های طنز استفاده نشد... ناتوانی در ایجاد همین موقعیت های طنز ،کار رو به شوخی های کلامی و کلیشه های معروف و ازمد افتاده مثل حساسیت داشتن خانم ها روی خواستگاری های همسرشون کشونده بود.شوخی ها در سراسر سریال متوازن نبود و همین ریتم نا متوازن شوخی ها هم در سریال باعث شده بود که تماشای بخش هایی از سریال خسته کننده و ملال آور بشه ...
از نظر محتوایی ،قسمت های پایانی( 6 به بعد) واقعا قابل تحمل تر بودند البته اشکالاتی هم که در پایین اشاره کرده بودم باز هم وجود داشت(مثل سو ظن عجیب هما وفهیمه به بهبود و نقی) و از حق نگذریم دو اشاره بسیار خوب به معضلات فرهنگی ما شده بود:یکی بحث خانه مجردی و بعدی افسردگی بزرگتر ها در سنین میانسالی
در بین قسمت های مختلف؛قسمت 10(بازگشت بهبود و دروازه بانی بهتاش)با فاصله بسیار زیاد سرتر از باقی قسمت ها و شبیه پایتخت همیشگی بود
هنوز هم معتقد هستم که پایتخت عقب گرد زیادی داشته و از استاندارد های خودش فاصله گرفته و هنوز نان فصل های قبل رو می خوره و چیز بکری هم ارائه نکرده...
این سریال و محسن تنابنده یه تنه خیلی از مسائلو وارد قاب تلویزیون کرد
و ظاهرا دستش بازه که با همه چیز شوخی کنه
خانواده الان تو پایتخت 6 شاید شبیه خیلی از خانواده های ایرانه
البته مواد مخدر انقدر مسئله ساده و عادی ای بین خیلی از ایرانی ها نیست
تنابنده از پایتخت 2 به بعد نشون داده بود که برای"پایتخت" نوشتن رو خوب یاد گرفته...یعنی یه خط داستانی کم رنگ با جزئیات بسیار زیاد و البته خنده دار و مکمل ماجرا که از همون قسمت اول شروع می شد و کم کم اوج می گرفت...الان اما خط اصلی همچنان بعدد از 6 قسمت گمه و مشخص نیست که الان ما باید دنبال چی باشیم؟نقی و ماجراهاش؟ارسطو؟رحمت؟بهتاش؟بهبود؟هیچ کدوم از این قصه ها هم به تنهایی نمی تونن مارو همراه کنن و از طرفی منطق فیلم ایرادهایی داره...این اتفاق توی فصل 4 هم به همین صورت بود که حاصلش ضعیف ترین سری پایتخت شد...
در دو سری 5 و 6 تنابنده و تیمش بیش از حد روی یه سری شوخی های نیمه جنسی و سیاسی و رقص و استعاره های مختلف دست گذاشتن که مشخصا به خاطر ضعف در ایجاد موقعیت طنزه البته صدا و سیما هم گاهی سانسورشون می کنه و نتیجه فقط یه صحنه ابتر بدون هیچ هدف خاصی باقی می مونه...همین طور در این دو سری متلک پراکنی ها به بهونه های مختلف زیاد شده که نه اونقدر خنده داره و نه حتی هیجان انگیزه و نه به اصل داستان کمک می کنه و فقط یه سری حاشیه های مجازی بی خاصیت ایجاد می کنه...(نمونه واضحش هم اشاره به ماجرای بنزین در اول فیلم)
علت اقبال زیاد به پایتخت در سری اول با وجود همه ضعف ها و ستاره های کمتر شناخته شده در اون زمان، فضای خانوادگی و روستایی جذاب و خاکستری بودن آدم ها بود... این که هیچ کدوم نه فرشته ان و نه ابلیس و هرکدوم بدی و خوبی مخصوص خودشون رو دارن...اما توی این دو سری اخیر دیگه خبری از اون آدم های همیشگی نیست...گفت و گو های خانواده فضایی شده برای ضایع کردن همدیگه و خراب کردن دیگران...دروغ و فحاشی و کتک کاری ، دزدی و دختربازی(از این کلام معذرت می خوام) هم اخیرا اضافه شده و همه به کارهای غلط خودشون افتخار می کنن ،با کارهای غلط دیگران هم مشکلی ندارن و حتی کنار می یان...
...پایتخت هنوز هم ارزش تماشا داره اما به وضوح از ایده آل های خود سریال فاصله گرفته و اون ها رو از بین برده و چیز زیادی هم تابه حال ارائه نداده...ای کاش پایتخت 3 پایان درخشان این سریال می شد...
۵
۳
۶
۴
۲
۱
پایتخت 3 ،پایتخت 2،پایتخت 1،پایتخت6،پایتخت 5،پایتخت 4
اگر هم قرار نیست که نقدی درباره این معضلات صورت بگیره باید فیلم درجه بندی سنی بشه درست مثل بقیه دنیا یا دستکم از والدین درخواست بشه که بچه هاشون رو درباره این مسائل توجیه کنن باز هم مثل همه دنیا...
برخلاف شما،من معتقدم که با این که این معضلات فرهنگی متاسفانه بسیار زیاد شدن اما دست کم در شهر های کوچکتر که 70 تا 80 درصد جمعیت کشور رو دارند رسوخ زیادی نکردن(تازه اگه فرض کنیم درکلان شهر ها این مسائل عادی شده!) و هنوز بسیاری حرمت ها و تابو ها وجود داره ولی انگار این سریال ساخته شده که تمامی مسائل رو عادی کنه اون هم در فضایی روستایی که مسلما تاثیر بسیار زیادی داره...مثل مواد مخدر ،توهین به بزرگتر،کتک زدن پدر و مادر!،فحاشی،دختر بازی و شوخی های نیمه جنسی در محیط خانواده و...
در ضمن ارزش های مثبت سریال واقعا زیاد دیده شدن مثل صحبت های بهبود در فصل 3 درباره محیط بانان یا آزاد کردن آهو در فصل 2 که حتی با وجود محدود بودن شبکه های اجتماعی حسابی وایرال شد...می خوام بگم که سریال واقعا ظرفیت زیادی داره و قبلا هم ازشون استفاده کرده اما حالا چیز دیگه ای شاهد هستیم