🌹... . چی می شد همه چی همونی که من می خواستم می شد. همه جا صلح و آشتی، همه جا عشق و صفا ... #هامون _______________________________________ و این جملات که شما گفتید و بر دل ما می ماند تا ابد به خاطر این است که خودتان به آنها مومن بودید ... خاطرتان هست که یک روز پسر جوانی _ مثل بسیاری از جوان های دهه ی هفتاد و هشتاد شیفته ی شما _ از تهران آمده بود دم کمپ استقرار گروه در لاهیجان تا شما را ببیند. از صبح تا ظهر که می رفتیم سر فیلمبرداری کنار دیواری نشسته بود منتظر ... ظهر شما با ماشین دیگری رفتید و ما به حرفش کشیدیم که متوجه شما نشود ... بعد هم خودمان با مینی بوس آمدیم ... در میانه های راه دیدیم همچنان دارد با ماشینش تعقیب مان می کند شاید به شما برسانیمش ... آن روزها مزاحم کم نداشتید و ما به خیال مان او هم قصد زحمت دارد پس پیاده شدیم و با او برخورد کردیم که برود پی کارش ... بعد هم به شما که رسیدیم با افتخار گفتیم که چه کرده ایم اما ... اما شما غمگین شدید و گفتید کاش با او برخورد نمی کردیم و می شد دوباره پیدایش کرد ... خوشبختانه آن جوان پیدا شد و خدمت تان رسید و با او ساعتی حرف زدید ... و من آموختم مردم داری یعنی چه، فهمیدم چرا چون شمایی جاودانه می شود و چرا مردم شما را این قدر از صمیم قلب دوست دارند ... فهمیدم در "هنرمندی" همه چیز داشتن تکنیک و تسلط بر ابزار هنر _ که شما در اوج داشتید نیست _ هنرمند باید "انسان" باشد تا "هنرمند" ش بخوانند و بدانند ... شما "آبروی هنر بازیگری" ایران هستید ... یادتان بخیر ای بزرگ ... #شاگرد کوچک شما که هیچوقت نتوانست شما را جز "آقای شکیبایی" صدا کند و مگر آدم #معلم اش را جز این شیوه، می تواند بخواند ... ______________________________________ #خسرو_شکیبایی #بازیگر #تئاتر #سینما #یاد #انسانیت #شرافت #مهربانی #مردمداری
61
1399/04/27