این صفحه ی مجازی یک خوبی دارد وقتی حال خوشی داری یا برعکس غمگینی و احتیاج به حرف زدن داری انگار لازم نیست بری تو جمع دوستات یا تلفنو برداری و یکی یکی شماره هاشونو بگیری و شروع کنی به حرف زدن. همینجا غر میزنی و همه میفهمند که خوب نیست حالت یا همینجا خوشحالیتو میگی و همه باز میفهمن و رد میکنن و یه قلب قرمز واست میذارن. پس هرچقدر بخوایم دور باشیم از این غرهای مجازی باز نمیشه انگار .انگار تنها جا هستش این صفحه که تو میتونی توش حرف بزنی.قبلنا اینطوری بود که روشنفکران و روشنگران روزنامه ای داشتند و مینوشتند و میخوندیم و یاد میگرفتیم و تغییر میکردیم اما حالا روشنفکران و سیاستمداران و رفیقا و همه و همه اینجان . همه اینجان خداروشکر و میخونن این همه نوشته رو و درد و رنج رو و با شصت صفحه را بالا میبرن و رد میکنن و تمااااام. میخونن از درد یک خانواده ،از درد خانواده ها از رنج مردن و زندان و ندیدن و نبودن از خودسوزیها و از بی تفاوتیها، از تهمتها و سوء تفاهمها ،از بی عدالتی. زن و مرد هم نداره، آبی و قرمز هم نداره.ظلم هست و رنج هست و ما برای به دست آوردن عدالت همچنان میجنگیم.با همین غر زدنهای مجازی. دلم برای نوشین و سحر و رضا و محمد و تمام زن ها و مردهای این سرزمین میتپه.دل شما کی واسه مردم این مردم نجیب و صادق میتپه؟ سالها بعد از ما یاد میکنن از همه ی ما و تاریخ، تاریخ واقعی چطور و با چه کلماتی از این روزها مینویسه. عکس از کاوه گلستان/عکاس.
الهام کردا | این صفحه ی مجازی یک خوبی دارد
وقتی حال خوشی داری یا برعکس غمگینی و احتیاج به حرف زدن داری انگار لاز...
34
1398/06/19